مالوری و اروین، یک قرن رمز و راز در اورست


مالوری و اروین، یک قرن رمز و راز در اورست 

مقدمه: قبلا یک مطلب در مورد جورج مالوری (اولین تلاش کننده بر روی اورست) در همین سایت پست شده بود. اما داستان جورج مالوری و جاودانه شدن او و همنوردش اندرو اروین در اورست آنقدر جذاب و پر رمز و راز است که پس از گذشت حدود 100 سال از آن واقعه هنوز در مورد آن نوشته می شود و هر از چند گاهی جویندگان حقیقت برای رمزگشایی این حادثه تراژدیک عازم اورست می شوند. مطلب پیش رو ترجمه از یکی از بهترین و کامل ترین ارائه ها از حیث اطلاعات و مستندات در بین مطالب موجود در اینترنت می باشد که ترجمه آن تقدیم به علاقمندانِ تاریخ کوهنوردی می شود. ترجمه و ویرایش: نیما اسماعیلی

همچنین می توانید بخوانید: جورج مالوری، اولین تلاش کننده بر روی قله اورست


1924 British Mount Everest expedition
‪George Mallory And Andrew Irvine


نمای شمالی کوه اورست

نمای شمالی کوه اورست

تصویر 1: نمای شمالی کوه اورست که از صومعه رونگوک در تبت دیده می شود. آن سمت کوهی است که مالوری و اروین در سال 1924 تلاش کردند.

به نپالی: ساگارماتا، به تبتی: چومولانگما، به چینی: ژومولانگما و اورست، چندین نام دارد، اما کوه تنها یکی است. این کوه که در آن زمان برای غربی ها ابتدا به عنوان قله b و بعداً به عنوان قله 15 شناخته می شد، پس از چندین سال اندازه گیری و محاسبه، در سال 1856 تایید شد که این کوه با 8840 متر (تنها 8 متر کمتر از ارزش رسمی فعلی) بلندترین کوه جهان است. از آن زمان، کوه اورست تخیل مردم را به خود جلب کرده است و آنها را با قدرت به سمت قله خود می کشاند. این جاذبه حدود یک قرن پیش زمانی که اولین سفرهای اعزامی به کوه شروع به انجام شد وسوسه انگیزتر شد.
اولین مورد از آنها اکسپدیشن بریتانیا در سال 1921 بود که هدف آن صعود به اورست نبود، بلکه شناسایی کامل کوه از طرف های مختلف به منظور یافتن مسیر احتمالی به قله بود. یکی از اعضای برجسته آن اکسپدیشن یک معلم بریتانیایی از کمبریج به نام “جورج لی مالوری” بود. در آن زمان، نپال به روی خارجی های غربی، به ویژه بریتانیایی ها، بسته بود، بنابراین اکتشاف منطقه اطراف کوه تنها از شمال و از تبت چین، امکان پذیر بود. در نهایت برای صعود به قله یک رویکرد ممکن از طریق یخچال رونگبوک، و سپس راهی به قله از طریق گردنه شمالی و خط الراس شمال شرقی اورست پیدا شد . بنابراین همه چیز برای اولین اکسپدیشن برای صعود به بلندترین قله جهان در سال بعد آماده شد.

بقیه در ادامه مطلب

هدف اصلی سفر 1922 رسیدن به قله اورست بود. البته جورج مالوری یکی از کوهنوردانی بود که برای آن شاهکار در نظر گرفته شد. با این وجود، کوه به هیچ انسانی اجازه نداد تا ارتفاعی بالاتر از 8326 متر را تجربه کند و جان هفت باربر را در یک بهمن گروهی گرفت، (اولین گزارش مرگ و میر ناشی از صعود در اورست). با وجود استفاده از کپسول اکسیژن و رکورد جهانی ارتفاع در آن زمان، اکسپدیشن شکست خورده به خانه بازگشت. در آن زمان باید اکسپدیشن دیگری سازماندهی شود. اورست آنجا بود و باید به قله آن رسید.

سال 1924 فرا رسید. یکی دیگر از اکسپدیشن های بریتانیایی (سومین اکسپدیشن) سعی در صعود به قله اورست داشت (تصویر 2). این آخرین فرصت برای مالوری 38 ساله خواهد بود تا در بالای غول بایستد، و او تمام تلاش خود را برای رسیدن به چنین رویایی انجام می‌دهد، حتی تا جایی که فکر می‌کند در ازای آن جان خود را تقدیم کند! یک کوهنورد جدید به تیم ملحق شد: اندرو ساندی اروین. یک دانشجوی جوان ورزشکار آکسفورد، که در اموری که بسیار با ارزش تلقی می شد مهارت داشت: طراحی و بهره برداری از یک مجموعه اکسیژن پیشرفته (در آن دوره). این فناوری برای رسیدن به قله های جهان بسیار مهم تلقی می شد.

در این اکسپدیشن دو تلاش اول برای رسیدن به قله ناموفق بود. در تلاش دوم ادوارد نورتون با صعود تا ارتفاع 8570 متری بدون اکسیژن مکمل، رکورد جدیدی در ارتفاع ثبت کرد، اما به دلیل افزایش سختی مسیر، محدودیت زمانی و خستگی، کمتر از 300 متر مانده به قله به پایین برگشت. نورتون در یکی از کمپ های پایین تر با مالوری در مورد صعود خود، مسیری که طی کرد و استفاده از اکسیژن تبادل تجربه می کند. در آخرین و سومین تلاش برای صعود نوبت به مالوری رسید و او اندرو اروین را به دلیل قدرت و تجربه اش در مجموعه های اکسیژن، علیرغم اینکه یک کوهنورد باتجربه نبود، به عنوان همراه انتخاب کرد.

اندرو اروین (چپ) و جورج مالوری (راست) - 1924 ‪George Mallory And Andrew Irvine

اندرو اروین (چپ) و جورج مالوری (راست) – 1924 ‪George Mallory And Andrew Irvine

تیم اکسپدیشن اورست 1924 - 1924 British Mount Everest expedition

تیم اکسپدیشن اورست – 1924 British Mount Everest expedition

تصویر 2: تیم اکسپدیشن اورست 1924 (به غیر از عکاس، جان نوئل). ردیف عقب (از چپ به راست): اندرو “ساندی” اروین، جورج مالوری، ادوارد نورتون، نوئل اودل و جان مک دونالد. ردیف جلو (از چپ به راست): ادوارد شببر، جفری بروس، هوارد سامرول و بنتلی بروس.

 

آخرین عکس از مالوری و اروین در 6 ژوئن 1924

آخرین عکس از مالوری و اروین در 6 ژوئن 1924

تصویر 3: این آخرین عکسی است که از مالوری و اروین در 6 ژوئن 1924 گرفته شده است، در حالی که دو روز بعد از کمپ 4 در گردنه شمالی برای صعود به قله خارج می شدند. 

در صبح روز 6 ژوئن 1924 این دو نفر و هشت باربر کمپ 4 را در گردنه شمالی (ارتفاع 7هزار متر) به مقصد کمپ 5 (ارتفاع 7670 متر) ترک کردند (تصویر 3). و تلاش آنها برای صعود در 8 ژوئن از کمپ 6 در ارتفاع 8170 متری انجام شد. یکی از کوهنوردان پشتیبان، نوئل اودل، (زمین شناس آموزش دیده)، آخرین رویت این جفت را در حدود ساعت 12:50 بعد از ظهر داشت که از کوه نزدیک پایه هرم نهایی اورست بالا می رفتند. با بازگشت ابرها، آن دید ناپدید شد و مالوری و اروین دیگر هرگز زنده دیده نشدند. بنابراین سفر با یک فقدان غم انگیز به پایان رسید و بار دیگر، قله اورست در برابر ادعای انسان ها مقاومت کرد. با این حال، داستان به اینجا ختم نمی شود. در واقع، ناپدید شدن هر دو کوهنورد انگلیسی باعث به وجود آمدن یکی از بزرگترین رازهای تاریخ کوهنوردی شد: آیا انسان ها 29 سال قبل از اولین صعود موفقیت آمیز رسمی توسط ادموند هیلاری و تنزینگ نورگی در سال 1953 به قله اورست پا گذاشتند؟ نزدیک به یک قرن پس از آن تلاش سرنوشت ساز در سال 1924، هنوز این سوال بی پاسخ مانده است!

نمای شمالی کوه اورست، موقعیت جسد مالوری و تبریخ اروین

نمای شمالی کوه اورست، موقعیت جسد مالوری و تبریخ اروین

اورست، جبهه شمالی، مسیر صعود احتمالی مالوری و اروین

اورست، جبهه شمالی، مسیر صعود احتمالی مالوری و اروین

تصویر 4: مسیرهای صعود احتمالی که مالوری و اروین ممکن است از کمپ 6 در تلاش برای صعود خود انتخاب کرده باشند. خط سبز محتمل ترین مسیر (تقریبی) را نشان می دهد که طبق گفته برخی نویسندگان و بر اساس دانش و نظرات مالوری ممکن است در تلاش برای قله دنبال شده باشد. خط زرد نشان دهنده مسیری است که به طور سنتی به عنوان مسیری که توسط مالوری و اروین از طریق پله دوم در خط الراس شمال شرقی در نظر گرفته می شود (مسیر مدرن صعود به قله). مکان های تقریبی کمپ 6 در سال 1924 و جایی که یک دستکش، تبریخ اروین، یک بطری اکسیژن 1924 و جسد مالوری پیدا شد نیز نشان داده شده است. 

شاید هرگز نتوانیم دقیقاً بدانیم که در آن روز 8 ژوئن 1924 چه اتفاقی افتاده است. بله، اطلاعاتی وجود دارد که می توان از آن برای این منظور استفاده کرد، اگرچه نیازمند تفسیر است. نقطه شروع می تواند روایت شاهد عینی نوئل اودل باشد که آخرین کسی بود که مالوری و اروین را در حال صعود به اورست یا به نظر می رسد از ارتفاع حدود 8000 متری دید. مشاهدات اودل در مجله آلپاین (شماره 229) و در صفحه 7 چاپ و نشریه آبردین در روز شنبه، 5 ژوئیه 1924، یعنی اندکی پس از اکسپدیشن، عمومی شد. در آنجا اودل می گوید:
<<در ساعت 12:50، درست پس از اینکه در حالت شادی از یافتن اولین فسیل‌ها در اورست از چادر بیرون آمدم، ناگهان جو پاک شد و تمام خط الراس و قله اورست نمایان شد. چشمانم به یک نقطه سیاه ریز خیره شد، روی یک تاج برفی کوچک در زیر پله سنگی در خط الراس شکل گرفت و لکه سیاه حرکت کرد. یک نقطه سیاه دیگر آشکار شد و از برف بالا رفت تا به دیگری روی تاج بپیوندد. سپس اولی به پله صخره تاج نزدیک شد و اندکی در بالای آن ظاهر شد. دومی هم همین کار را کرد. سپس کل چشم انداز جذاب ناپدید شد، یک بار دیگر در ابر پوشانده شد. فقط یک توضیح وجود داشت: مالوری و همراهش بودند که با هوشیاری در حرکت بودند و بدون شک متوجه شده بودند که ساعت‌های زیادی از نور روز را ندارند تا از موقعیت کنونی خود به قله برسند و با غروب به کمپ بازگردند>>.

بیشتر بخوانید:  جرزی کوکوشکا، نابغه کوهنوردی جهان

محل روی خط الراس ذکر شده پله صخره ای برجسته است که در فاصله بسیار کمی از قاعده هرم نهایی قرار دارد و قابل توجه است که با تأخیر به این مکان رسیدند. بیانیه بالا بسیار مرتبط است، به ویژه زمانی که خاطرات آن سفر هنوز در ذهن اودل تازه بود. دلیلی وجود ندارد که باور کنیم اودل همه اینها را ساخته است. گزارش رسمی اعزامی که توسط ادوارد نورتون چندین ماه بعد، در سال 1925 منتشر شد، بیانیه متفاوت از اودل را نقل کرد و باعث شد که شواهد بصری نامشخص شود. تجزیه و تحلیل بیش از حد آنچه اتفاق افتاده بود، احتمالاً توسط سؤالات افراد دیگر، همراه با گذشت زمان، این بدگمانی را ایجاد کرد تا اودل بعداً در مورد آنچه واقعاً از بالا بین اردوگاه های 5 و 6 در اورست دیده بود تردید کند! در کتاب نورتون، اودل در مورد پله دوم (تصویر 4 و 5) و حتی گام اول صحبت می کند و اذعان می کند که تنها یکی از دو کوهنورد را احتمالاً بالای پله اول اما به احتمال زیاد پله دوم دیده است. سخت ترین مانع در مسیر (تصویر 5) و اینجاست که شک و تردیدهایی در مورد آنچه که اودل واقعاً دیده است و آخرین جایی که مالوری و اروین دیده شده اند آغاز شد.

اورست، پله دوم در یال شمال شرقی

اورست، پله دوم در یال شمال شرقی

تصویر 5: پله دوم در یال شمال شرقی. این سخت ترین مانع روی خط الراس در راه رسیدن به قله اورست است. کوهنوردان باید از چند بخش عمودی نزدیک با طناب ها و نردبان های ثابت عبور کنند. ارتفاع قسمت بالایی حدود 6 متر است. هیچ یک از آن کمک ها در دسترس مالوری و اروین نبود و صعود به آن مستلزم زمان و تلاشی است که با روایت نوئل اودل مطابقت ندارد.

 

اورست، پله سوم در خط الراس شمال شرقی

اورست، پله سوم در خط الراس شمال شرقی

تصویر 6: پله سوم در خط الراس شمال شرقی، در فاصله بسیار کمی از پایه هرم نهایی اورست. این مانع شامل هیچ صعودی نمی شود، به جز تلاش بر روی برخی از سنگ ها که این بسیار ساده تر از پله دوم است و ممکن است مالوری و اروین به راحتی آن را همانطور که توسط اودل توصیف شده است صعود کنند.

طبق استانداردهای امروزی، صعود بدون کمک از پله دوم بسیار دشوار است اگرچه غیرممکن نیست. با توجه به اینکه مالوری قبلاً در مورد مسیر صعود با نورتون صحبت کرده بود (بر اساس صعود نورتون چند روز قبل)، که او به خوبی از دشواری فنی پله دوم آگاه بود و اینکه شریک او یک کوهنورد واقعی نبود، بسیار منطقی است که فرض کنیم مالوری و اروین مسیری تقریباً موازی با خط الراس شمال شرقی اما در زیر پله دوم در پیش گرفتند، بنابراین آن را دور زدند و سپس راه خود را در نزدیکی دهلیز بزرگ (دهلیز نورتون) تا رسیدن به پله سوم طی کردند که یک مانع بسیار آسان تر برای غلبه بر مسیر است. گزارش اصلی اودل با دیدن مالوری و اروین در حال صعود از پله سوم در ساعت 12:50 بعد از ظهر در 8 ژوئن 1924 مطابقت دارد: «محل روی خط الراس ذکر شده یک پله سنگی برجسته است که در فاصله بسیار کمی از پایه هرم نهایی قرار دارد. “. پله سنگی برجسته در فاصله “بسیار کوتاه” از هرم نهایی باید پله سوم باشد (تصویر 7). از آنجا، آن‌ها زمان کافی برای صعود به قله تا ساعت 4 بعد از ظهر داشتند، همانطور که خود اودل در آن زمان نتیجه‌گیری کرد و نورتون نیز از آن حمایت کرد، مگر اینکه رویداد غیرمنتظره و مهمی رخ دهد. ما ممکن است هرگز به طور قطع ندانیم.

خط الراس شمال شرقی اورست

خط الراس شمال شرقی اورست

تصویر 7: خط الراس شمال شرقی اورست از منظری تقریباً مشابه آنچه که اودل در آخرین دیدار مالوری و اروین داشت دیده می شود. توجه داشته باشید که قله واقعی اورست در پشت صخره های عظیم هرم نهایی دیده نمی شود. اودل در اولین گزارش خود، اندکی پس از 8 ژوئن 1924، اظهار داشت: “محل بر روی خط الراس ذکر شده یک پله سنگی برجسته است که در فاصله بسیار کمی از پایه هرم نهایی قرار دارد.

اکنون اجازه دهید به سراغ مجموعه شواهد بعدی برویم، اشیایی که در کوه یافت شدند که توسط کوهنوردان بریتانیایی در تلاش برای صعود به قله در سال 1924 مورد استفاده قرار گرفتند. در اینجا تبریخ اندرو اروین و یک سیلندر اکسیژن را داریم. در ادامه به سایر موارد شخصی اشاره خواهیم کرد.

تبر اروین اولین قطعه بود که در اکسپدیشن سال 1933 در ارتفاع 8450 متری، حدود 20 متر زیر خط الراس شمال شرقی و حدود 230 متر قبل از پله اول (در مسیر صعود از کمپ 6) یافت شد. آنچه در اینجا ممکن است اتفاق بیفتد، محل بحث است. پرسی وین هریس، که تبر را کشف و بازیابی کرد، پیشنهاد کرد که این ابزار محل سقوط را مشخص کند. با این حال، به نظر می رسد نحوه قرار گرفتن تبر روی زمین در زمان کشف نشان دهنده رها شدن آن از روی عمد بوده است نه به صورت تصادفی! توپوگرافی این مکان نقطه ی بعید برای سقوط مرگبار می باشد. سازگاری این مشاهدات با این تصور آشکار که هیچ کوهنوردی به سادگی این ابزار اساسی را به ویژه در اورست رها نمی کند دشوار است. (آنطور که وین هریس وضعیت تبر را بیان کرد). پس چه اتفاقی افتاد؟ آیا تبر در هنگام صعود در آنجا رها شده بود تا در راه برگشت برداشته شود، زیرا ممکن است برای زمین صخره ای بالایی غیر ضروری در نظر گرفته شود (توضیحات ارائه شده توسط نوئل اودل)؟ یا اینکه اروین آن را رها کرده بود تا مالوری را با طناب محکم کند، شاید در راه بازگشت در تاریکی؟ واضح است که تبریخ اروین به سرنخ‌های دیگری نیاز دارد تا تصویری کامل تر از آنچه ممکن است رخ داده باشد ارائه دهد.

بیشتر بخوانید:  جورج مالوری، اولین تلاش کننده بر روی قله اورست

و در اینجا یک مورد دیگر وجود دارد: یک سیلندر اکسیژن با علامت “بطری شماره 9” در سال 1991 در ارتفاع حدود 8480 متر پیدا شد (30 متر بالاتر از تبر و 60 متر مانده به پله اول). این بلندترین ارتفاعی است که تا به امروز شواهد محکمی از عبور مالوری و اروین از اورست پیدا شده است. این سیلندر به برخی از محققان، همراه با اطلاعات اضافی که در زیر نشان داده خواهد شد، اجازه داده است تا به این سوال که مالوری و اروین در آخرین صعودشان چقدر اکسیژن مصرف کرده اند، عمیق تر بپردازند، موضوعی تعیین کننده بین رسیدن به قله و نرسیدن به قله. این احتمال وجود دارد که کوهنوردان در طول صعود خود در مجموع 5 بطری اکسیژن (2 بطری مالوری و 3 اروین) یا نه 6 عدد (هر کدام 3 بطری) حمل کرده باشند. سیلندرها به خوبی می‌توانستند در یک طرح ذخیره‌سازی، با مصرف محدود اکسیژن و اطمینان از در دسترس بودن آن برای یک دوره زمانی در طول فرود استفاده شوند. از میان چند گزینه، این فرضیه می تواند محتمل باشد که بطری شماره 9 می‌توانست در هنگام پایین آمدن دور انداخته شود، زیرا ممکن است آخرین سیلندر در حال مصرف باشد. در مورد مکان دقیقی که این بطری در ابتدا توسط مالوری و اروین در کوه رها شده است، تردیدهایی وجود دارد. با این حال، صرف نظر از آن، بطری شماره 9 و داده‌های کمکی جمع‌آوری‌شده نشان می‌دهد که هر دو کوهنورد ممکن است اکسیژن مکمل کافی برای رسیدن به قله اورست داشته باشند.

سپس یک شواهد اصلی در نهایت کشف شد: جسد خود جورج مالوری (تصویر 8). این نتیجه اکسپدیشن تحقیقاتی مالوری و اروین در سال 1999 بود که هدف آن یافتن جسد اندرو اروین بود. در سال 1975، یک کوهنورد چینی به نام وانگ هونگ بائو در ارتفاع حدود 8100 متری با جسد یک “مرد انگلیسی” برخورد کرد. این رویت در نزدیکی اردوگاه وانگ اتفاق افتاد که نقطه شروع مرجع کلیدی برای جستجوی این جسد بود.

جسد جورج لی مالوری در اورست سال 1999

جسد جورج لی مالوری در اورست سال 1999

تصویر 8: جسد جورج مالوری در اورست. صدمات وارده به آن به اندازه کافی شدید نیست که حاکی از سقوط بزرگ از خط الراس شمال شرقی در محدوده محل تبر باشد. وضعیت آن با تلاش کوهنورد برای دستگیری سازگار است. این تصویر کنراد آنکر (عضو اکسپدیشن تحقیقاتی سال 1999) را نشان می دهد که جسد مالوری را پیدا کرد. توجه داشته باشید که بخشی از خط الراس شمال شرقی در جایی که پله اول و هرم نهایی قابل شناسایی هستند قابل مشاهده است. 

 

جسد جورج لی مالوری در اورست سال 1999

جسد جورج لی مالوری در اورست سال 1999

تصویر 9: نمای نزدیک از بالاتنه جورج مالوری همانطور که در اورست پیدا شد. طناب دور بدن به وضوح دیده می شود و ممکن است از طرف دیگر به اروین بسته شده باشد تا زمانی که پاره شد. لباس ها در اثر باد شدید رایج در آن ارتفاعات در اورست پاره شده اند. به طور کلی، بدن در طول سال ها به خوبی حفظ شده است.

از آنجایی که منطقه تقریباً زیر محلی بود که تبریخ پیدا شده بود، انتظار یافتن جسد اروین نیز وجود داشت. علاوه بر این، این احتمال وجود دارد که کوهنورد کم تجربه تر واقعاً جدا و به دور از مالوری سقوط کرده باشد. این تصویری منسجم با ایده تبر اروین در بالای خط الراس از محل حادثه نشان می دهد که احتمالاً در اواخر روز در راه بازگشت بوده است. یافتن مالوری و وضعیت دقیق او و وسایلی که با او و بدون او پیدا شد، اطلاعات بسیار ارزشمندی را ارائه کرد که کمک کرد تا کمی به حل معمای بزرگ نزدیکتر شویم و لحظات پایانی را بهتر درک کنیم. با این وجود، مدرک قطعی از رسیدن هر دو کوهنورد یا حداقل یکی از آنها به قله اورست در سال 1924 هنوز مبهم باقی مانده است.

مکانی روی کوه که جسد مالوری در آن پیدا شد دقیقاً در امتداد خط سقوط از تبر نیست. با وجود دررفتگی یا شکستگی آرنج راست و شکستگی پای راست، وضعیت کلی جسد با سقوط عمده از محل تبر روی برآمدگی مطابقت نداشت (تصویر 8 و 9). اگر اینطور بود، آسیب های بدن مالوری بسیار شدیدتر می شد. وضعیت آن نشان می دهد که مالوری سعی کرد با استفاده از دست ها و انگشتان خود را روی زمین گیر دهد. مالوری با طنابی در اطراف یکی از شانه‌ها و نیم تنه‌اش پیدا شد که علامت واضحی روی شانه‌ها ایجاد کرد که نشان‌دهنده کشش قوی بود. این با طناب پاره شده مطابقت دارد که احتمالاً توسط یک لبه تیز بیرون زده از زمین در طول سقوط قطع شده است. طبیعی است که فرض کنیم در انتهای دیگر طناب اندرو اروین قرار داشته است. این احتمال وجود دارد که مالوری بیش از یک بار دچار سقوط شده باشد که آخرین سقوط آن مرگبار بوده است. آسیب به سر محتمل ترین علت مرگ است. این با یک جابجایی با توجه به خط سقوط مستقیم از تبر مطابقت دارد (مالوری می‌توانست کمی بین سقوط‌ها راه رفته باشد). با این واقعیت که صدمات مشاهده‌شده به اندازه آسیب‌های مورد انتظار برای یک سقوط بزرگ از محدوده تبر نیست. مالوری تنها در حدود 300 متر دورتر از موقعیت کمپ 6 پیدا شد. علاوه بر موارد فوق، هیچ اثری از کپسول اکسیژن با مالوری یافت نشد که نشان دهد به دلیل اتمام سیلندرهای اکسیژن دور انداخته شده است.

به دنبال معاینه بیرونی جسد، وسایل شخصی که همراه آن بود، کشف شد. معلوم شد که اینها شواهد خارق‌العاده‌ای هستند که به محققان اجازه می‌دهد تا بینش عمیق‌تری در مورد آخرین صعود مالوری و اروین به دست آورند. از جمله قطعات کشف شده: ساعت مچی مالوری، عینک، ارتفاع سنج، چاقوی جیبی، نامه های شخصی و چک لیست ها بوند. ساعت مچی و ارتفاع سنج روکش نداشتند. هیچ یک از آنها هیچ نشانه عینی از زمان یا ارتفاعی که در آن شکسته شده اند ارائه نمی دهند. با این حال، این واقعیت که ساعت مچی به دقت در یکی از جیب‌های مالوری قرار داده شده بود، نشان می‌دهد که کوهنورد باید این کار را بدون عجله و در وضعیت عادی احتمالاً در طول مسیر صعود انجام داده باشد. علاوه بر این، این واقعیت که عینک نیز در یکی از جیب ها پیدا شد، نشان می‌دهد که مالوری هنگام کنار گذاشتن عینک، نزدیک غروب در حال راه رفتن بوده است. این به وضوح نشان می دهد که حداقل مالوری و به احتمال زیاد هر دو کوهنورد در نزدیکی غروب زنده بوده اند. با توجه به اینکه نورتون پس از تلاش برای صعود به قله به دلیل استفاده نکردن از عینک محافظ خود از برف کوری رنج برده بود، اصلاً معنی ندارد که مالوری هنگام روشنایی روز عینک خود را برداشته باشد.

بیشتر بخوانید:  هشت هزار متری‌ ها

در نهایت، یک پاکت شرح با یک چک لیست اکسیژن مشخص نشان داد که حداقل 5 سیلندر اکسیژن، و به احتمال زیاد 6 عدد، در حمله به قله استفاده شده است. این لیست میزان اکسیژن باقیمانده در هر سیلندر را ثبت کرد. از آنجایی که فقط 5 مورد ذکر شده بود، سیلندر 6 ممکن است حذف شده باشد زیرا در ظرفیت کامل بود. آخرین عکسی که از مالوری و اروین زنده هنگام خروج از کمپ 4  گرفته شده است (تصویر 3)، به وضوح اروین را با 2 سیلندر و مالوری را با حداقل یک سیلندر نشان می دهد. استفاده از 8 باربر در صعود به کمپ 6، نشان دهنده حمل چند بطری اکسیژن دیگر است. پنج یا شش سیلندر اکسیژن به مالوری و اروین کمک های لازم برای صعود خود به قله را با سرعت معقول و طبق برنامه های مالوری می دادند.

با این وجود، دو مورد وجود دارد که همراه با مالوری یافت نشد: یک عکس از همسرش، روث، که او قصد داشت روی قله بگذارد، و یک دوربین عکاسی کداک (Vest Pocket Kodak) که می‌توانست حاوی تصاویری از قله باشد. به گفته محققان، تصویر همسر او تقریباً غیرممکن است، اما دوربین جیبی ممکن است با اروین باشد. او می توانست عکاس تعیین شده باشد و تمام عکس های صعود را بگیرد. احتمال دیگر این است که مالوری دوربین خود را در حین سقوط از دست داده باشد که این امر با توجه به شرایط بدی که دوربین پیدا کرده، بازیابی عکس ها را بسیار دشوارتر و احتمالاً غیرممکن می‌کند (با توجه به اینکه شرکت کداک اعلام کرده است که هرچند با گذشت زمان زیاد اما با توجه به فریز شدن فیلم، باز هم امکان بازیابی فیلم ها وجود دارد). بنابراین، یافتن جسد اندرو اروین اکنون به مهم ترین قطعه از پازل تبدیل شده است که یک بار برای همیشه بزرگترین معمای تاریخ کوهنوردی را حل می کند. برای کامل بودن، باید اشاره کرد که یک دستکش که احتمالاً متعلق به یکی از کوهنوردان گمشده است، در خط الراس شمال شرقی پیدا شد. با این حال، این شی می تواند به راحتی با باد جابجا شود بنابراین اساساً نمی توان چیزی قابل توجه از آن نتیجه گرفت.

اقلام یافت شده با بقایای جورج مالوری

اقلام یافت شده با بقایای جورج مالوری

تصویر 10: برخی از اقلام یافت شده با بقایای جورج مالوری: عینک، ارتفاع سنج و چاقوی جیبی.

 

دوربین قابل حمل کداک، مشابه دوربین مالوری

دوربین قابل حمل کداک، مشابه دوربین مالوری

تصویر 11: یک دوربین قابل حمل (Vest Pocket Kodak) مانند دوربینی که مالوری در دست داشت (این وسیله ممکن است کلید حل بزرگترین معمای تاریخ کوهنوردی باشد)

با در نظر گرفتن تمام اطلاعات موجود، تحقیقات گسترده توسط نویسندگان ذیصلاح و نتیجه گیری های شخصی آنها، در واقع می توان بر روی تصویر معقولی از آنچه ممکن است برای مالوری و اروین بر اساس آن تحقیقات اتفاق افتاده باشد، توافق کرد:

مالوری و ارواین کمپ 6 را به سمت قله اورست در مسیری که تا پله اول بالا می رفت، ترک کردند و سپس به تلاش خود ادامه دادند تا حداقل یک ارتفاع ثابت را حفظ کنند، بنابراین پله دوم را از زیر آن دور زدند. کوهنوردان اکسیژن کافی را حمل می کردند که در طول مسیر ذخیره می شد تا وزن را بهینه کنند و در دسترس بودن آن را تا قله و حداقل بخشی از مسیر برگشت تضمین کنند. وقتی به دهلیز بزرگ رسیدند، (نزدیک به نقطه‌ای که نورتون چند روز قبل به آنجا رسیده بود) مالوری و اروین راه خود را تا رسیدن به پله سوم طی کردند و پس از آن مسیر را تا ساعت حدود 4:00 تا 5:00 بعد از ظهر تا رسیدن به قله ادامه دادند. در مسیر برگشت هر دو کوهنورد که احتمالاً هنوز اکسیژن داشتند، مسیر را تا رسیدن به اولین پله پس از غروب آفتاب طی کردند. در حالی که هر دو به هم با طناب وصل بودند در تاریکی، از شدت خستگی، یکی از کوهنوردان سقوط کرده و روی طناب آویران شده و همراه را به سمت خود می کشد. وقتی طناب قطع شد آنها از هم جدا شدند. مالوری در سال 1999 به جایی رسید که پیدا شد و اروین ممکن است از سقوط جان سالم به در برده باشد! اروین که مجروح نشده بود، ممکن است سعی کرده باشد به دنبال همنورد خود بگردد، اما به دلیل قرار گرفتن در تاریکی، دمای بسیار پایین و کاملاً خسته، ممکن است در نهایت تسلیم شده باشد و تا حد مرگ به خواب رفته باشد. نه بر اساس اولین روایت اودل، بلکه بر اساس اظهارات بعدی او، چندین نویسنده این فرضیه را مطرح کرده اند که کوهنوردان بریتانیایی در حال بالا رفتن از خط الراس در هر دو پله اول و دوم بودند.

با این حال، مالوری به خوبی از صعود دشوار آن موانع آگاه بود و مسیر طی شده توسط نورتون را می دانست. تلاش برای رسیدن به هرم نهایی از سر دهلیز بزرگ و اجتناب از پله دوم منطقی تر بود. یا اینکه صعود از پله دوم، ممکن است برای مالوری با کمک اروین ممکن شده باشد. اما اروین ممکن است نتوانسته از آن بالا برود، و ترجیح می‌دهد در آنجا یا در ارتفاعی پایین‌تر، شاید نزدیک پله اول، منتظر مالوری بماند. این با بیانیه اول اودل سازگار نیست. مالوری می‌توانست به قله رسیده و به تنهایی به دهلیز بزرگ فرود آمده و سعی کرده مسیر نورتون را دنبال کند. در تاریکی، بدون اکسیژن بیشتر، او از پایین تر از خط الراس شمال شرقی به محل توقف نهایی خود سقوط می کند. در حالی که اروین که در بالای کوه منتظر او بود و ممکن بود بر اثر قرار گرفتن در شرایط سخت مرده باشد. با این حال، این امر بعید به نظر می رسد زیرا در این صورت اروین با گذشت ساعت معینی به کمپ 6 باز می گشت.

پس به نظر می رسد که تنها شانس برای حل کل معما در امکان یافتن جسد اروین است که هنوز در اورست وجود دارد. او ممکن است دوربینی با عکس های قله داشته باشد که اگر هنوز امکان بازیابی آنها وجود داشته باشد، گواه قطعی خواهد بود. شاید به همان اندازه جالب، امکان یافتن نمونه های سنگی از قله در جیب او باشد. اکسپدیشن های دیگر تلاش کردند تا اروین را بیابند، اما همگی ناموفق بودند. در سال 2019، اکسپدیشن دیگری برای جستجوی اروین به راه افتاد، اما بدون نتیجه مثبت به خانه بازگشت. محققان از فناوری های نوین برای مشخص کردن مکان احتمالی او در کوه با دقت بالا استفاده کرده‌اند. با این حال اما اورست تاکتون در کنار گذاشتن چیزی که شاید بزرگترین راز آن است بسیار اکراه داشته است! با نزدیک شدن به صدمین سالگرد تولد این رمز و راز، ممکن است شاهد افزایش علاقه به تلاش برای یافتن بقایای اندرو اروین باشیم و امیدواریم پاسخی قطعی برای این سوال بزرگ یافت شود. با این وجود و مثل همیشه، اورست تصمیم خواهد گرفت!.

به قلم: August 2020) ، Ricardo Demarco) ، منبع: www.astro-udec.cl

ترجمه و ویرایش: نیما اسماعیلی


مطالب مرتبط:

جورج مالوری، اولین تلاش کننده بر روی قله اورست

هرمان بول؛ اولین فاتح نانگا پاربات

جرزی کوکوشکا، نابغه کوهنوردی جهان

هشت هزار متری‌ ها

نائومی اومورا، ماجراجوی افسانه ای ژاپن

درباره نیما اسماعیلی

نیما اسماعیلی * متولد: 9 اسفند 54 * محل سکونت: تهران * تحصیلات: مهندسی مکانیک
این نوشته در مطالب آموزشی و دانستنی های کوهنوردی ارسال و , , , , , برچسب شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *