گزارش برنامه روستای هرانده و غار بورنیک
غار بورنیک؛ سفر به اعماق زمین!
Tehran – Firuzkuh – Harandeh – Burnic cave
تاریخ اجرا: پنج شنبه 6 مهر 1391
تعداد نفرات شرکت کننده: 23 نفر
سرپرست گروه: آقای محمد صالحی
روستای هرانده از توابع بخش مرکزی شهرستان فیروز کوه، در فاصله 12 کیلومتری جنوب غربی فیروز کوه و در 120 کیلومتری شرق تهران واقع شده است. برای رسیدن به غار بورنیک نیاز به حدود 1 تا 1.5 ساعت پیادهروی در مسیری است که از کنار باغهای میوه، زمینهای مزروعی و رودخانه میگذرد. …
لینک این گزارش در روزنامه ایران
بخش نخست (شنبه 15 مهر 91) بخش پایانی (یکشنبه 16 مهر 91)
ا
گزارش کامل و تصاویر بیشتر در ادامه مطلب
غار بورنیک؛ سفر به اعماق زمین!
بخش نخست:
با فرا رسیدن فصل پاییز و با توجه به اینکه در چند هفته اخیر بارندگی قابل توجهی در تهران نداشتیم، طبیعت و بیشتر مسیرهای گردشگری اطراف تهران کم کم به خشکی گراییده و آن طراوت و سرسبزی بهار و یا تابستان را از دست میدهند. در بیشتر تفرجگاهها و مسیرهای گردشگری، رودخانهها و آبشارها خشکیده و یا کم آب شدهاند. هر چند که طبیعت در هر حال و در هر فصلی زیبا، جذاب و بخشنده است اما پاییز هنوز تمام زیباییهایش را بر چهره طبیعت رنگآمیزی نکرده… پس اگر شما در این موقع از سال خواهان طبیعتی سرسبز (دستِ کم تابستانی) هستید باید عزم سفر کرده و کمی از تهران دور شوید. شهر فیروزکوه و روستاهای اطرافش همراه با درهها، دشتها، رودخانههای پرآب و باغهای گسترده سیب، جایی است که شما هنوز هم در آن سرسبزی، طراوت و زندگی را یکجا خواهید دید.
***
روستای هرانده از توابع بخش مرکزی شهرستان فیروز کوه، در فاصله 12 کیلومتری جنوب غربی فیروز کوه و 120 کیلومتری شمال شرقی تهران واقع شده است. برای رسیدن به غار بورنیک نیاز به حدود یک تا 1.5 ساعت پیادهروی در مسیری است که از کنار باغهای میوه، زمینهای مزروعی و رودخانه میگذرد. این منطقه با باغهای سرسبز، رودخانه و نهرهای پرآب و چشماندازهایی بی نظیر از کوه و دشت دارای جاذبههای بسیاری از منظر گردشگری است. بهجز غار بورنیک که معروفترین جاذبه گردشگری هرانده است، از دیگر دیدنیهای این روستا میتوان به دشت بورنیک با پوشش گیاهی متنوع، مزارع و باغهای وسیع در امتداد رودخانه، بقعه تاریخی امامزاده یحیی، باغهای پرورش گل داوودی و … نام برد. ارتفاع این روستا از سطح دریا حدود 1800 متر و آب هوای آن در زمستان سرد و در تابستان مطبوع و دلپذیر است. جمعیت حال حاضر هرانده بنا بر گفته دهیار محترم روستا، 148 خانوار است. گویش مردم روستا به زبان مازندرانی است که اصطلاحاً به آن گیلکی میگویند. در هرانده از هر کس نامش را بپرسید میگوید: … حسینی. چون حدود 90 درصد نامهای فامیل در این روستا حسینی است. روستا دارای امکانات: برق، تلفن و لوله کشی آب آشامیدنی از دو چشمه در ارتفاعات مشرف به روستا است. پروژه گاز رسانی به روستا نیز در دست اقدام است که به گفته اهالی به دلیل عدم تأمین اعتبارات مالی، هنوز تکمیل نشده و به کندی پیش میرود.
منشأ برکت و آبادانی روستا رودخانه نمرود است که از کوهها و ارتفاعات میشینه مرگ سرچشمه گرفته و از شرق روستا عبور کرده و باغها و مزارع را آبیاری مینماید. رودخانه نمرود از سرشاخههای اصلی رودخانه حبله رود است. فعالیت و منبع درآمد اهالی روستا همانند سایر روستاهای منطقه مبتنی بر باغداری و دامداری است. عمده محصولات درختی روستا شامل: سیب، گلابی، گردو، گیلاس و آلبالو است و کشت سیب زمینی و پرورش گل داوودی نیز از عمده فعالیتهای کشاورزی روستا به شمار میرود. قابل ذکر است که روستای هرانده تنها روستای شهرستان فیروزکوه است که به طور وسیع به کشت و پرورش گل میپردازد. در مسیر غار بورنیک به ندرت مزارع گل داوودی به چشم میخورد اما اگر از مسیر دیگری –که اهالی به آن عالی ملک میگویند- به سمت مزارع و باغهای روستا حرکت کنید، باغهایی را میبینید که به زیبایی هر چه تمامتر با گلهای رنگارنگ داوودی فرش شده است. فرشهایی از طبیعت به رنگ زرد، سفید، حنایی و … . فصل رویش و برداشت گلهای داوودی در هرانده از اردیبهشت ماه آغاز شده و تا اواخر پاییز ادامه دارد.
از جاذبههای تاریخی-مذهبی هرانده میتوان به آرامگاه امامزاده یحیی اشاره کرد که در ضلع جنوبی روستا واقع شده است. قدمت بنای این آرامگاه به قرون 6 و 7 هجری قمری میرسد و در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.
از دیگر آثار تاریخی هرانده میتوان به بقایای یک برج دیده بانی اشاره کرد که در شمال شرقی روستا واقع شده است. این برج از آثار قرون 4 و 5 هجری قمری است که به منظور دیدبانی و حفاظت از منطقه احداث شده بود.
غار بورنیک
غار بورنیک در جنوب شرقی روستای هرانده و در ارتفاعات مشرف به دره بورنیک واقع است. ارتفاع این غار از سطح دریا حدود 2 هزار متر و اختلاف ارتفاع آن با دشت بورنیک حدود 100 متر است. نام غار از دو کلمه «بور» و «نیک» تشکیل شده است. بور، تغییر یافته کلمه بار، به معنای ساحل، کنار و جای امن است و بورنیک در اینجا محل امن و خوب معنی میدهد. به دلیل موقعیت خاص و نهان بودن دهانه غار از دید، این غار محل امنی برای زندگی و پناه گرفتن در دوره غار نشینی بوده است. دهانه غار بسیار بزرگ و تقریباً به شکل یک مثلث سه ضلعی است. عرض دهانه حدود 20 متر، ارتفاع آن حدود 8 متر و طول شعبه اصلی غار حدود 500 متر است. ساختار داخل غار به صورت سنگی و آهکی بوده و از سه تالار عظیم تاقدیسی تشکیل شده است. تالار نخست، سکونتگاه اصلی غار بوده و وجود آثاری مانند سفالهای شکسته از دورههای تاریخی مختلف در آن، نشان دهنده آن است که از مراکز اصلی زیست انسانهای غارنشین به بعد بوده است.
وجود تخته سنگهای عظیم در کف تالارهای نخست و سوم غار -که روی بعضی از آنها پوشیده از لایههای خاک رُس مرطوب و لغزنده و سطح اکثر آنها پوشیده از چکیدههای نخودی و میخ مانند است- از ویژگیهای غار بورنیک است و در سایر غارهای ایران چنین وضعیتی کمتر دیده میشود. وجود دیوارهای پوشیده از چکندههای گل کلمی و نخودی سفید و صورتی رنگ، زیبایی خاصی به غار بخشیده است.
اگر مسافر هرانده شدید
* در بالای روستای هرانده سرویسهای بهداشتی جهت استفاده گردشگران و مسافران ساخته شده اما به گفته اهالی فعلاً مشکل آب داشته و قابل استفاده نمیباشد. سرویسهای بهداشتی مسجد در میانه روستا (اطراف میدان) قابل استفاده برای گردشگران است.
* در حال حاضر داخل روستا آبخوری و یا چشمه وجود ندارد. در طول مسیر غار نیز چشمه آب در دسترس نیست. به گفته اهالی چشمه آبی در نیمه راه وجود دارد که برای دسترسی به آن باید حدود 100 متر از مسیر اصلی خارج شده و به سمت کوه بروید.
* جهت ورود به غار حتماً لباس گرم، دستکش، چراغ پیشانی یا چراغ قوه و در صورت امکان کلاه ایمنی همراه داشته باشید. همراه داشتن یک جفت باتوم نیز برای صعود و فرود از مسیر پر شیب و لغزنده قبل از غار به شما کمک خواهد کرد.
* بجز بعضی نقاط که آنتن قطع میشد، تقریباً در تمام طول مسیر غار، آنتن همراه اول برقرار بود.
* با اینکه در مسیر رفت، راه تقریبا مشخص و واضح است اما ممکن است که در مسیر برگشت برای پیدا کردن یا تشخیص مسیر درست دچار مشکل شده و حتی به مسیرهای ناهموار و صعب العبور کشیده شوید. (مشکلی که گروه ما در برگشت برای مدت کوتاهی دچار آن شد و مشکلاتی که پیش آمد). پس توصیه میشود که حتما مسیر رفت را به خوبی به ذهن سپرده و برای نقاط مبهم، نشانههایی را در نظر بگیرید.
استالاکتیت – استالاگمیت
چکنده یا استالاکتیت (Stalactite) ستونی از مواد معدنی (در بیشتر موارد کربنات کلسیم) است که به صورت قندیلی از سقف غار آویخته شده است. در زیر چکنده ستونچهای بهوجود میآید که چکیده یا استالاگمیت (Stalagmite) نامیده میشود. چکیده ستونی از مواد معدنی است که از کف غار بالا آمده باشد. باید توجه داشت که چکیدهها در زیر چکندهها به وجود میآیند. این دو به مرور زمان به هم میرسند و ستون واحدی را تشکیل میدهند.
بخش پایانی:
غارها نخستین پناهگاه انسان در مقابل بلایا و حوادث طبیعی بوده و اولین منزلگاهی بود که انسان را در پناه خود جای داد و در تاریکی و خنکای درونش آرامش را به انسان ارزانی داشت. سالها و قرنهاست که انسانها از درون غارها به بیرون خزیده و روستاها و شهرها و در نهایت جوامع بشری را شکل دادهاند. انسان امروزی اما هنوز هم به داخل غارها سرک میکشد اما اینبار نه برای مأوی گرفتن و یا سکونت بلکه برای ماجراجویی، ارضای حس کنجکاوی و یا کشف رازهای شگفت انگیز این سکونتگاههای نخستین.
با ما همراه باشید تا در شرقیترین نقطه استان تهران، با گذر از طبیعت زیبا، قدم به یکی از این مکانهای باشکوه و شگفتانگیز بگذاریم.
***
پیش به سوی غار بورنیک:
صبح روز پنج شنبه مورخ 6 مهر 1391، طبق قرار قبلی، به اتفاق جمعی از دوستان در چهار راه پارک وی گرد هم آمده و با کمی تأخیر، ساعت 07:30 صبح حرکت خود به سمت فیروز کوه را آغاز کردیم. تعداد نفرات گروه 23 نفر و وسیله نقلیه ما خودروی سواری شخصی بود. بزرگراه بابایی را تا انتها رفته و وارد آزادراه تهران-پردیس شدیم. عوارض ورودی آزادراه 1500 تومان و طول آن تا بومهن (دو راهی فیروزکوه) حدود 20 کیلومتر است. با ورود به جاده فیروزکوه، آخرین خریدها و تهیه ملزومات سفر را در گیلاوند (ورودیِ شهر دماوند، حدود 70 کیلومتر مانده به فیروز کوه) انجام داده و با پشت سر گذاشتن محلها و آبادیهایی مثل: آبسرد، سید آباد، امین آباد و … همچنان به سمت شهر فیروزکوه راندیم تا جایی که تابلوی «فیروز کوه 15 کیلومتر» را نیز پشت سر گذاشتیم. از آنجا که ورودی روستای هرانده تابلو ندارد، این تابلو نشانه خوبی است برای اینکه بدانید به ورودی روستا نزدیک میشوید. حدود 3 کیلومتر جلوتر به ورودی روستا رسیدیم. کیلومتر شمار ماشین، از چهار راه پارک وی تا ورودی روستا را دقیقاً 137 کیلومتر نشان میداد. روستای هرانده حدود یک کیلومتر از سر جاده فاصله دارد. با ورود به این جاده فرعی کمی پایینتر به یک دو راهی میرسید که سمت چپ به بالای روستا رفته و سمت راست شما را مستقیم به پایین روستا و ابتدای مسیر غار میرساند. با توجه به توقفهای زیادی که در طول مسیر داشتیم ساعت 10 صبح به روستا رسیدیم.
پس از ورود به روستا خودروهایمان را اطراف چهار راهی که ابتدای مسیر غار است، پارک کرده و برای صرف صبحانه، حدود 100 متر جلوتر، به کنار رودخانه رفتیم. این موقع از سال و در این فصل، بیشتر رودخانههای تهران کم آب و یا حتی خشک است اما رودخانه نمرود پرآب و خروشان بود. تماشای رودخانه سبزرنگ و پرآب نمرود، در آن صبح دل انگیز پاییزی همه گروه را به وجد آورده بود. پس از صرف صبحانه در کنار رودخانه، مجدداً به محل پارک خودروها (چهار راه) برگشته و مسیر غار بورنیک را در پیش گرفتیم. مسیر غار بورنیک -وقتی که وارد روستا میشوید- از سمت راست چهار راه است. ساعت 11 صبح بود و آفتاب نسبتاً ملایم پاییزی هنوز بارقههایی از گرمای تابستان را به همراه داشت. هوای دلپذیر پاییزی، آسمان آبی، نهرهای پرآب و باغهای پر از میوه نوید از یک روز بیاد ماندنی و پیادهروی دلچسب میداد. از همان ابتدا با دیدن باغهای سیب، تمام گروه به وجد آمده بودند و دوربینها مدام این مناظر و باغهای بهشتی را ثبت میکردند. درختان کوتاه با شاخههای خمیده و لبریز از سیبهای قرمز آنقدر زیبا بودند که دلت نمیخواست برای لحظهای چشم از آنهمه زیبایی و طراوت برداری. شاید بتوان گفت این بهترین زمانی بود که میشد به هرانده رفت و از زیباییهای منطقه لذت برد. با اینکه پاییز آرام آرام با همه زیباییهایش در راه بود اما هنوز سرسبزی و طراوت از دشت بورنیک و باغهای هرانده رخت بر نبسته، و مهمتر از همه اینکه فصل، فصل سیب است و اوج زیبایی باغهای منطقه.
در مسیر پاکوب و مالرویی که گاه از پای کوه میگذرد، گاه از میان باغها و گاه از کنار رودخانه، به سمت غار بورنیک راه را ادامه میدهیم. در میانه راه به نهری میرسیم که از میان باغها عبور کرده و راه اصلی را قطع میکند. یک سبدِ پلاستیکیِ میوه داخل نهر آب افتاده و جا خشک کرده. گردوهایی که از باغهای بالا دست داخل نهر افتادهاند، تا اینجا با آبِ نهر همسفر شده و اکنون پشت این سبد گیر افتادهاند. خم میشویم و گردوها را –که تعدادشان کم هم نیست- از داخل آب جمع میکنیم. گردوهایی که شاید قسمت ما بودند یا شاید هم قسمت خودمان کردیم! به هر حال جمع کردن این گردوها از داخل آب حس خوبی بود که تجربه کردیم. کمی جلوتر یکی از باغدارهای مهربان هرانده ما را مهمان سیبهای باغشان کردند و پس از آن مسیر همچنان از میان باغها و گاهی از پای کوه ادامه داشت.
از آنجا که گروه تقریباً با گام آهسته حرکت میکرد، پس از حدود یک ساعت به جایی رسیدیم که باید از کنار باغها و رودخانه جدا شده و پیادهروی در یک مسیر پرشیب را به سمت بالای کوه آغاز میکردیم. با توجه به اینکه تا اینجا در امتداد شیب رودخانه حرکت کردهایم، ارتفاع این منطقه کمی از ارتفاع روستا کمتر و حدود 1780 متر است. در اینجا درختچههای زرشک دیده میشد که پر بود از زرشکهای ریز به رنگ مشکی و قرمز. کمی از آن زرشکهای ترش، مزه مزه کردیم و پس از استراحتی کوتاه مسیر پاکوب را به سمت غار ادامه دادیم. از اینجا به بعد باید در یک مسیر پرشیب از کوه بالا میرفتیم. کمی که در مسیر جدید ارتفاع گرفتیم، چشم انداز زیبایی از دره بورنیک پشت سرمان بود. باغهای گسترده، درختان بلند تبریزی، رودخانه پرآب نمرود که از میان دشت پیچ و تاب میخورد، و کوههای سر برافراشته در آنسوی دره تابلوی زیبایی از طبیعت بود که چشمها از تماشای آن سیر نمیشد. پس از حدود 30 دقیقه کوهپیمایی و پس از پشت سر گذاشتن دو درخت سرو کهنسال و تناور در کنار مسیر، بالاخره همه اعضای گروه ساعت 12:30 به جلوی غار بورنیک رسیدیم.
پس از استراحتی کوتاه، لباسهای گرم و چراغ قوههایمان را برداشته و به سمت دهانه غار -که حدود 30-40 متر پایینتر بود- حرکت کردیم. با عبور از تعدادی پله خود را به جلوی دهانه غار رساندیم. پس از شنیدن توضیحات و توصیههای سرپرست گروه، همه اعضا به ترتیب و پشت سر هم وارد غار شده و پلههای بلند را یک به یک به سمت داخل غار طی کردیم. تعداد این پلهها حدود 50 پله است. نکته حائز اهمیت در غار بورنیک وجود همین پلههاست که پیشروی در غار را برای همگان فراهم میسازد. چرا که به علت شیب زیاد و خیس و لغزنده بودن کف غار، بدون این پلهها قطعاً ورود به اعماق غار بدون ابزار، کار دشوار و غیر ممکنی میشد. ابعاد غار بسیار بزرگ بوده و در طول مسیر به سوراخها و یا دالانهای فرعی متعددی برمیخورید که ممکن است گمراه کننده باشد. اما خوشبختانه تمام مسیر اصلی غار نخ کشی شده است. بنابراین برای پیدا کردن مسیر مشکلی نخواهید داشت.
با عبور از پلهها، هر چه که پایینتر میرفتیم بر تاریکی محیط افزوده میشد، برای ادامه راه چراغهایمان را روشن کردیم. تا قبل از ورود به غار، انتظار دیدن غاری به این وسعت و عظمت را نداشتیم. داخل غار پر است از تخته سنگهای بزرگ که گاهی باید از روی آنها گذر کنید و سقف غار در بیشتر نقاط آنقدر بلند است که حتی نور چراغ پیشانی نیز به زحمت به آن میرسد! با اتمام پلهها و عبور از روی تخته سنگها به انتهای تالار اول رسیدیم. در اینجا از یک دالان بسیار تنگ و باریک به زحمت عبور کرده و خود را به تالار دوم و پس از آن به تالار سوم رساندیم. در تالار سوم اشکال زیبایی از استالاکتیت (چکنده) و استالاگمیت (چکیده) دیده میشود. در تالار سوم چراغ پیشانیها را خاموش کرده و دقایقی را در سکوت گذراندیم تا شاید در اعماق ذهن سفری داشته باشیم به حس مبهم و وهم انگیز تاریکی مطلق! که البته با نمک پراکنی و پارازیتاندازیهای دوستان این امر میسر نشد که نشد.
با احتساب زمانهای رفت و برگشت حدود 1.5 ساعت را درون غار گذرانده و ساعت 14:30 مجدداً بیرون غار بودیم. عبور از مسیر غار کار چندان دشواری نیست و با کمی توجه و دقت و همچنین آمادگی جسمانی برای همه میسر است. در تاریکی مطلقِ غار بورنیک میتوانید برای دقایقی از اعماق زمین به اعماق وجودی خود رفته و حسی را تجربه کنید که شاید تاکنون تجربه نکردهاید. در مورد غار بورنیک بیش از این به شرح مسیر و بیان جزئیات نمیپردازم. باید خودتان بروید، ببینید و عظمت و شکوه این غار را از نزدیک لمس کنید. در پایان به این گفته بسنده میکنم که: اگر خواستید حس «سفر به اعماق زمین» را تجربه کنید، به غار بورنیک بروید.
توصیههایی برای شما که به غار بورنیک میروید
* شکل گرفتن یک الی سه سانتی متر مکعب از استالاکتیت و استالاگمیتها نیاز به حداقل100 سال زمان دارد. لذا کوچکترین صدمه شما به این چکنده و چکیدهها یعنی خراب کردن میراث آیندگان. توجه داشته باشید که دست زدن به نوک این چکنده و چکیدهها ممکن است که رشد آنها را متوقف کند! خصوصاً اگر دستها آغشته به مواد شیمیایی از قبیل مواد بهداشتی و آرایشی باشند. پس از دست زدن به آنها جداً خودداری کرده و به تماشای این جلوه زیبا از طبیعت بسنده کنید.
* دنیای زیرزمینی علی رغم تصور ظاهری که عاری از زندگی است، مملو از حیات موجودات ذرهبینی است. مثل: قارچها، انگلها، باکتریها، پسمانده موجودات تجزیه شده و فضولات خفاشها. پس با توجه به این مسائل لازم است رعایت بهداشت را چه در نوشیدن و چه در غذا خوردن مورد توجه قرار دهیم. با دستهای آلوده اقدام به خوردن و نوشیدن نکنیم و همچنین دستهای آلوده به صورت و چشمها تماس پیدا نکند زیرا ممکن است دچار عفونت و کوری موقت گردد.
* آبهای داخل غارها عموماً قابل خوردن هستند مگر آنهایی که در ابتدای غارها وجود دارند آن هم به علت فضولات حیوانات داخل غار مثل خفاشها. اگر مجبور هستیم که از آب حوضچهها جهت آشامیدن استفاده کنیم سعی شود توسط لولهای مخصوص این کار صورت پذیرد که باعث به هم خوردن سطح آب نگردد.
چطور به هرانده برویم
با خودروی شخصی: برای رسیدن به هرانده، باید بزرگراه شهید بابایی را به سمت شرق تا انتها رفته و وارد آزادراه جدید تهران-پردیس شوید. تقریباً در انتهای آزادراه، بعد از بومهن و قبل از رودهن وارد جاده فیروزکوه میشوید. 12 کیلومتر مانده به فیروزکوه، به یک فرعی میرسید که ورودی روستای هرانده است. توجه داشته باشید که ورودیِ روستا تابلو ندارد. نشانه نزدیک شدن به این ورودی، تابلوی «فیروزکوه 15 کیلومتر» است که حدود 3 کیلومتر جلوتر به ورودی روستا میرسید. از سر جاده تا روستا حدود 1 تا 1.5 کیلومتر راه در پیش دارید.
با خودروی عمومی: به ترمینال شرق رفته و سوار مینیبوسهای فیروزکوه شوید. سر ورودی روستای هرانده پیاده شده و بقیه راه تا روستا را پیاده طی کنید.
گزارش های مرتبط در همین سایت:
روستای هرانده و غار بورنیک – مهر ماه 1392
تصاویری از مسیر:
برگشت: