29 مهرماه روز کوه و کوهنوردی

29 مهرماه روز کوه و کوهنوردی

کوهنوردی یک انتخاب است. آنگاه که آسایش خانه و شهر را رها می کنی و پنجه در پنجه سنگ و صخره فراز و فرود طبیعت را در می نوردی. این انتخاب توست که جسم را در تب و تاب سنگ و صخره صیقل دهی تا به آزای آن روح و روان خویش را آزاد و رها سازی و آنرا سبک تر به پرواز در آوری و این گونه است که کوهنوردی می شود هنر مبارزه با سستی ها، کاستی ها و کاهلی های درون.

کوهستان مظهر پاکی، دهش، و بخشش است و کوهنوردی آیین زندگی، آیینی مبتنی بر روح جمعی و پایبندی به اصول اخلاقی. کوهنوردی که درک صحیحی از کوهستان و کوهنوردی دارد هیچگاه منافع خود را بر منافع جمع ارجح نمی شمارد و از موقعیت و موفقیت های تحصیل شده به نفع خود بهره برداری نمی کند.

عکس: مسیر صعود به قله یونزا از گرمابدر، دی ماه 1395 ، گروه نشاط زندگی

روز کوهنورد - عکس: مسیر صعود به قله یونزا از گرمابدر، دی ماه 1395 ، گروه نشاط زندگی

روز کوهنورد – عکس: مسیر صعود به قله یونزا از گرمابدر، دی ماه 1395 ، گروه نشاط زندگی


29 مهر ماه روز کوهنورد نامگذاری شده است. هرچند این مناسبت در تقویم رسمی کشور هنوز ثبت نشده اما به نظر می رسد این نامگذاری حاصل یک تفکر و انتخاب گروهی عده ای از کوهنوردان باشد که روز 29 مهرماه از سوی اغلب کوهنوردان به عنوان روز کوهنورد شناخته می شود.

در این روز کوهنوردان سراسر کشور برنامه های متنوعی اجرا می کنند. برگزاری همایش روز کوهنورد، صعودهای مشترک، تجمع و دیدار در یک مکان خاص مانند کافه کوه، گرامیداشت یاد و خاطره کوهنوردان از دست رفته و … از جمله این برنامه هاست. این برنامه ها می تواند جامعه کوهنوردی را هر ساله به سمت ارزش های والای انسانی و پاسداری از ارکان فرهنگ اصیل کوهنوردی سوق دهد و در راستای ایجاد همدلی در جامعه کوهنوردی مفید واقع شود. همچنین یکی از ویژگی های این برنامه ها، جلوگیری از انحرافات اساسی و پایمال نشدن ارزش هایی است که سینه به سینه و نسل به نسل توسط پیشکسوتان جامعه کوهنوردی به کوهنوردان نسل حاضر منتقل شده است.

در سال های گذشته تعداد روزهایی که به نام روز کوهنورد نامگذاری شده اند متفاوت بوده اند. به طوری که هر فرد، گروه و استانی، روز خاصی را به عنوان روز کوهنورد اعلام کرده و آن را در شبکه های اجتماعی و ارتباطی به اشتراک گذاشته است. از جمله 11 دسامبر مصادف با 20 آذر که از طرف سازمان ملل به عنوان روز جهانی کوهستان نامگذاری شده است. اما بیشترین همگرایی و اتفاق نظر برای تاریخ 29 مهرماه هر سال به عنوان روز کوهنورد است. به نظر می رسد انتخاب هفته اول آبان ماه به عنوان روز کوهنورد استان فارس در این نامگذاری بی تاثیر نیست.

به نظر می رسد با توجه به خیل عظیم کوهنوردان و طبیعت گردان، اختصاص یک روز خاص و مشخص و حتی روزی تحت عنوان “روز ملی کوهنورد” به این قشر لازم و ضروری است. در این خصوص مرجع اصلی کوهنوردی کشور یعنی فدراسیون باید دست به چنین انتخابی بزند.

تاریخچه تشکیل روز کوهنورد:

استان فارس یکی از پیشگامان ورزش کوهنوردی در کشور است،‌ به طوری که در سال 1318 هیات کوهنوردی فارس به همت تنی چند از علاقه مندان به ورزش کوهنوردی در شهر شیراز تاسیس شد. در سوم آبان سال 1356 تعداد 4 نفر از اعضای گروه کوهنوردی زاگرس شیراز جهت اجرای برنامه صعود به قله بل اقلید و بازدید از غار ضحاک ارسنجان، شیراز را به قصد اقلید ترک کردند. در هنگام مراجعت از غار، آقای مجید رضازاده در یک شیب تند سنگی از ارتفاع 15 متری سقوط کرد و به علت شدت جراحات و خونریزی مغزی دار فانی را وداع گفت. پس از فوت مجید رضازاده، دوستان همنوردش همه ساله در اولین جمعه آبان ماه جهت گرامیداشت یاد و خاطره اش در یکی از مناطق کوهستانی مورد علاقه آن زنده یاد دور هم جمع شده و پس از قرائت فاتحه و دادن نذری و همچنین گرد آمدن بر سر خاک آن مرحوم یاد و خاطره او را گرامی می دارند.

این حرکت نیکو و انسانی مورد حمایت جامعه کوهنوردی فارس از جمله رئیس هیئت کوهنوردی آن زمان، آقای رسول عارف قرار گرفت. تا اینکه در سال 1361 به همت آقای رسول عارف و دوستان آن مرحوم اولین جمعه آبان ماه هر سال به عنوان روز کوهنورد فارس، رسما به کلیه گروه های کوهنوردی استان ابلاغ گردید. از آن به بعد نیز این گردهمایی همه ساله به همت گروه های کوهنوردی استان در یکی از مناطق کوهستانی اطراف شیراز برگزار می شود.


کوهنوردی افتخاری است که برای بدست آوردنش فقط باید به خودت متکی باشی. یک راز که فقط میان کوه و کوهنورد می ماند! و هیاهویی که هیچ کس صدایش را نمی شنود. وقتی بالای سکوی افتخارش ایستادی، نه کسی برایت هورا می کشد و نه کسی اسمت را صدا می زند.
کوهنوردی ورزش نیست، روش زندگی ست … عشق است.

29 مهر، روز کوهنورد گرامی باد.

روز کوهنورد - فرناز دولتخواه

روز کوهنورد – فرناز دولتخواه


منابع (همراه با ویرایش):

وبسایت معاونت فرهنگی وزارت بهداشت

وبسایت باشگاه کوهنوردی بامداد


نکته: برخی 11 دسامبر مصادف با 20 آذر، یعنی روز جهانی کوهستان را به عنوان روز کوهنورد می دانند: بیشتر بدانید

نماد روز جهانی کوهستان - Mountain Day Logo

نماد روز جهانی کوهستان – Mountain Day Logo


مطالب مرتبط در همین سایت:

مطالب آموزشی و دانستنی های کوهنوردی

قله یونزا از گرمابدر – زمستانه

راهنمای کوهنوردی برای مبتدی ها

منتشرشده در مطالب آموزشی و دانستنی های کوهنوردی | برچسب‌شده , , | دیدگاه‌تان را بنویسید:

قله های کاسونک و شیورکش

گزارش برنامه قله های کاسونک و شیورکش (شیدرکش) از گرمابدر
(خط الراس کاسونک به شیورکش)

ارتفاع قله کاسونک: 3680 متر
ارتفاع قله شیورکش: 3640 متر
تاریخ اجرا: پنجشنبه 98.07.25
منطقه: استان تهران، فشم، گرمابدر

اطلاعات برنامه:

ارتفاع مبدا صعود: 2510 متر
مسافت و اختلاف ارتفاع تا قله کاسونک: 9.2 کیلومتر / 1170 متر

مسافت و اختلاف ارتفاع تا قله شیورکش: 10.7 کیلومتر / 1130 متر
مسافت کل رفت و برگشت: 17 کیلومتر
مدت زمان صعود: 6 ساعت تا شیورکش (6.50 تا 12.40)
کل زمان برنامه: 9.5 ساعت (6.50 تا 16.30)
تایم های اصلی توقف و استراحت: 2.5 ساعت (صبحانه، قله و ناهار)
گام حرکت: متوسط رو به تند
تعداد نفرات: انفرادی
سختی مسیر (آسان/متوسط/سخت): متوسط رو به سخت
برای افراد مبتدی و کم تجربه توصیه (می شود/نمی شود): نمی شود

مسیر پیموده شده (مسافت،زمان، ارتفاع):
از محیط بانی تا گردنه یونزا: 6 کیلومتر، حدود 2 ساعت ** از گردنه تا قله کاسونک: 3 کیلومتر، 1.5 ساعت ** کاسونک تا قله شیورکش: 1.7 کیلومتر، 1 ساعت ** از شیورکش تا گرمابدر: 6.3 کیلومتر، 3 ساعت (بدون تایم ناهار)


(برای مشاهده تصویر در سایز واقعی بر روی آن کلیک نمایید)

قله های کاسونک و شیورکش - مسیر پیموده شده

قله های کاسونک و شیورکش – مسیر پیموده شده


+ دانلود جی پی اس قله های کاسونک و شیورکش – GPS

توجه: در سایت ویکی لاک، برای دانلودِ نقاط همراه با فایل،
گزینه Include locations displayed on map را تیک بزنید.


آدرس روستای گرمابدر:

در تهران از طریق بزرگراههای همت شرق، باقری شمال، بابایی شرق، جاده “لواسان – لشگرک”، خود را به گردنه قوچک و سپس میدان لشگرک و فشم می رسانید. در میدان فشم به راست پیچیده و مستقیم ادامه می دهید تا پس از روستاهای زایگان و لالون و آبنیک در انتها به گرمابدر برسید. با ادامه مسیر اصلی در گرمابدر در انتهای جاده آسفالت به محیط بانی می رسید. از میدان فشم تا محیط بانی گرمابدر 13 کیلومتر و در کل از تهران (میدان آزادی) تا گرمابدر 65 کیلومتر راه است که حدود 1.5 ساعت زمان می برد.


مهم ترین قله هایی که از گرمابدر صعود می شوند:

قله های پیرزن کلوم و مهرچال، شیورکش، کاسونک، کافره، خاتون بارگاه، یونزا و تمام قله های دشت لار از جمله آسمان کوه و …


معرفی قله کاسونک:

قله کاسونک با ارتفاع 3680 متر در منطقه البرز مرکزی و در محدوده فشم از توابع شهرستان رودبار قصران استان تهران واقع است. برای صعود به آن از روستای گرمابدر اقدام می‌شود. این قله از طریق گردنه یونزا (خاتون بارگاه) 3100 متر، به جاده خاکی متصل است که گرمابدر را به دشت لار می رساند.
از قله های همسایه کاسونک می توان به قله های ذیل اشاره کرد: قله آسمان کوه یا اسبی کالک 3810 متر در شرق، قله کافره 3670 متر در جنوب شرقی، قله های پیرزن کلوم 3840 و مهرچال 3910 متر در جنوب غربی، قله شیورکش 3640 متر در غرب، قله یونزا 3450 در شمال و قله خاتون بارگاه 3870 متر در شمال غربی این قله واقع شده اند.
بهترین فصل صعود: کاسونک را تقریبا در تمام فصول می شود صعود کرد اما با در نظر گرفتن اولویت ها و گرما و برف و کیفیت مسیر می توان بهترین فصول صعود به قله کاسونک را اواخر تابستان تا اواسط پاییز و ایام زمستان ذکر کرد که برف زیاد در منطقه نباشد. در صورت بارش برف تازه از محیط بانی تا گردنه یونزا برفکوبی سنگین در پیش دارید و پس از آن تا قله حرکت از روی یال شرایط بهتری دارد.

نکته: در مورد نام این قله، تمام گزارش ها و کوهنوردان آنرا شیورکش نامیده اند اما دو نقشه توپوگرافی (علی مقیم و …) که در اختیار دارم نام این قله را شیدرکش ذکر کرده اند. (نقشه علی مقیم، پیوست)

مسیرهای صعود:

1- یال شمالی، از گرمابدر و گردنه یونزا
2- یال غربی، از گرمابدر و تیغه های شیورکش

منابع آب در مسیر:

در مهرماه هیچ چشمه و یا منبع آبی در مسیر شمالی و غربی مشاهده نشد.

آنتن دهی مسیر:

گرمابدر و روی قله شیورکش آنتن همراه اول و اینترنت چک شد و اوکی می باشد. قله کاسونک بدون آنتن است (آنتن کاذب).


بقیه در ادامه مطلب

ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در مسیرهای گردشگری و کوهنوردی لواسان-فشم | برچسب‌شده , , , , , , , , , , , , | ۸ دیدگاه

حذف شدن آیتم ویکی لاک از گوگل ارث

حذف شدن آیتم ویکی لاک از گوگل ارث

Wikiloc یک وب سایت کاملا رایگان برای به اشتراک گذاری و استفاده از اطلاعات مسیرهای مختلف ثبت شده توسط کاربران GPS در سرتاسر دنیا می باشد. در گذشته امکان مشاهده مسیرهای ثبت شده در سایت Wikiloc.com درنرم افزار Google Earth فراهم بوده است. برای این کار می بایست آیکون Wikiloc درنوار ابزار Gallery را انتخاب کنید تا به مسیرهای ثبت شده دسترسی پیدا کنید. ترک ها به صورت یک توپک سفید رنگ در مکان های مشخص نمایش داده می شوند. (تصویر پیوست) متاسفانه از اواسط تابستان 98 این آیتم از نرم افزار گوگل ارث حذف شده است!

برای مشاهده تصویر در سایز واقعی بر روی آن کلیک نمائید.

حذف شدن آیتم ویکی لاک از گوگل ارث

حذف شدن آیتم ویکی لاک از گوگل ارث

متاسفانه مدتی هست که آیتم wikiloc از بخش gallery گوگل ارث حذف شده است! (از اواسط تابستان 98) پس از کلی سرچ و جستجو به این رسیدم که این کار عمدا و با توافق ویکی لاک و گوگل صورت گرفته است. امیدوارم که بزودی این آیتم ارزشمند و بسیار کاربردی به گوگل ارث برگردد.

ترجمه متن انتشار یافته توسط ویکی لاک:

به دلایل فنی و تکامل محصول پس از 11 سال همکاری استثنایی ، Google و Wikiloc با توافق متقابل تصمیم گرفتند همکاری خود را پایان دهند که دیگر مسیرهای پیاده روی ویکی لاک در پنل لایه های Google Earth Pro نمایش داده نشده و قابل رویت نباشد. پس از 22 ژوئیه 2019 ، دیگر محتوای شما در سیستم عامل های Google نمایان نمی شود. اما ممکن است توافق جدیدی در آینده در این مورد انجام پذیرد. محتوای شما در Wikiloc بی خطر است و هیچ چیز دیگری تغییر نمی کند شما هنوز هم می توانید یک نسخه KML یک دنباله عمومی را در Wikiloc صادر کرده و آن را به صورت سه بعدی در Google Earth مشاهده کنید.

منبع: سایت ویکی لاک

تهیه و تنظیم: نیما اسماعیلی

13 شهریور 98


مطالب مرتبط در همین سایت:

راهنمای گوگل ارث و ویکی لاک

آموزش نرم افزار ویکی لاک wikiloc

آموزش ویرایش فایل های جی پی اس

مطالب آموزشی و دانستنی های کوهنوردی

منتشرشده در مطالب آموزشی و دانستنی های کوهنوردی | برچسب‌شده , , , , , | ۴ دیدگاه

قله اسفندچال از آویزر

گزارش برنامه قله اسفندچال از آویزر

ارتفاع قله اسفندچال(2): 3375 متر
تاریخ اجرا: پنجشنبه 7 شهریور 98
منطقه: استان البرز، جاده چالوس، روستای آویزر (Avizar)

اطلاعات برنامه:

ارتفاع مبدا صعود: 2 هزار متر
مسافت طی شده تا قله: 7 کیلومتر
مسافت کل: 14 کیلومتر
مدت زمان صعود: حدود 6.5 ساعت (از 7.20 تا 14)
کل زمان برنامه: حدود 14 ساعت (از 7.20 تا 21.15)
تایم های اصلی توقف و استراحت: 3 ساعت (صبحانه، قله و ناهار)
گام حرکت: متوسط رو به تند
تتعداد نفرات: 4 نفر
آقایان: حبیبی، خرم پور، شهبازی و خودم
سختی مسیر (آسان/متوسط/سخت): متوسط
برای افراد مبتدی و کم تجربه توصیه (می شود/نمی شود): نمی شود


گروه نشاط زندگی - قله اسفندچال

گروه نشاط زندگی – قله اسفندچال

 

برای مشاهده تصویر در سایز واقعی بر روی آن کلیک نمایید:

مسیر قله اسفندچال از آویزر

مسیر قله اسفندچال از آویزر


+ دانلود جی پی اس قله اسفندچال از آویزر – Esfandchal GPS

سایر:

+ دانلود جی پی اس قله هفت خوانی از آویزر (فایل از صفحه ویکی لاک آقای جابرانصاری)

+ دانلود فایل جی پی اس قله هفت خوانی از سپهسالار


نکات قابل توجه:

1- طبق گزارش برنامه گروههایی مثل باشگاه شقایق کرج، قله اسفندچال اصلی (که ظاهرا به آن وش باب هم می گویند) به ارتفاع تقریبی 3300 متر از سمت سپهسالار صعود شده، در جهت جنوب و کمی پایین تر از قله ای قرار دارد که ما صعود کردیم. ما چون از سمت آویزر صعود کردیم، بلندترین قله فرعی روی یال اصلی هفت خوانی با ارتفاع 3375 متر را به نام قله اسفندچال نامگذاری کرده و صعود نمودیم. (قله وسطی بین سه قله)
2- مسیر صعود به قله اسفندچال از آویزر به هیچ وجه مناسب کوهنوردان مبتدی نمی باشد. خصوصا عبور از مسیر سنگی و صخره ای حدود یکی دو ساعت مانده به قله.
3- در فصول پرآبی مسیر دره غیر قابل عبور می باشد. مگر از مسیر یال که می گویند در سمت راست دره قرار دارد.
4- مسیر قله هفت خوانی تا روی یال (3350 متر) با مسیر قله اسفندچال یکی است. که از آنجا به چپ پیچیده و پس از حدود 2 الی 3 ساعت به قله هفت خوانی می رسد.


آدرس روستای آویزر:

کیلومتر 33 جاده چالوس (از سمت کرج و از میدان امیرکبیر)، حدود یک کیلومتر بعد از پل خواب با دیدن تابلوی روستاهای “کلوان، آیگان، کلها، آویزر و …” وارد خروجی در سمت چپ جاده می شوید. پس از 6 کیلومتر (حدود 15 دقیقه) و قبل از روستای کلون به روستای آویزر می رسید که تابلوی آن در کنار جاده به خوبی مشخص است.
در کل از تهران (میدان آزادی) تا آویزر 80 کیلومتر راه است که بدون ترافیک حدود 1.5 ساعت زمان می برد.


مهم ترین قله هایی که از روستای آویزر صعود می شوند:

قله هفت خانی

—————————

گزارش برنامه:

ساعت 5 صبح پنجشنبه 7 شهریور 98، چهار نفر از تهران با یک خودرو به سمت جاده چالوس به راه افتادیم. بعد از پل خواب با دیدن تابلو روستاهای “کلوان، کلها، آویزر و …” از سمت چپ وارد جاده فرعی شدیم و ادامه دادیم تا به روستای آویزر رسیدیم. ماشین را جلوی مسجد پارک کرده و پس از استفاده از سرویس بهداشتی پشت مسجد و برداشتن آب از شیر آب جنب سرویس، ساعت 7.20 مسیر کنار رودخانه را به سمت بالا در پیش گرفتیم. حدود یک ساعت اول مسیر دره طوری هست که باید بارها از عرض رودخانه رد شده و مسیر عوض می کردیم.
نکته مهم: فصول پرآبی امکان عبور از مسیر دره قطعا غیر ممکن است. پرسیدیم گفتند که از روستا و روی یال پاکوبی دارد که شما را به بعد از آبشار می رساند. (حدود نیم ساعت از ابتدای دره که صعب العبور است).
آب رودخانه کم و مسیر دره بسیار زیبا بود. پس از حدود نیم ساعت به یک ابشار کوچک رسیدیم و در کل پس از حدود 45 دقیقه وارد پاکوبی شدیم که از کنار و بالای رودخانه عبور کرده و بدون مشکل خاصی تا امامزاده ادامه دارد. صبحانه را پس از حدود 1.5 ساعت در نیمه راه داخل یک باغ توت صرف کرده (حدود 1 ساعت) و سپس ادامه دادیم تا پس از طی 3 کیلومتر، ساعت 9.30 به امامزاده در ارتفاع 2260 متر رسیدیم. امامزاده دارای سرویس بهداشتی، شیر آب (ظاهرا آشامیدنی) و یک اتاق فرش شده با پتو و ظرف و ظروف و غیره است. به فاصله 100 متر بعد از امامزاده یک خانه ویلایی قرار دارد. مسیر همان یال را گرفته و مستقیم به سمت بالا ادامه دادیم که بخش هایی با پاکوب و بخش هایی بدون پاکوب و کمی ناجور بود. بخشی از مسیر دست به سنگ داشت که با کمی دقت و تلاش رد کردیم و در نهایت به یال اصلی هفت خوانی و قله فرعی در ارتفاع 3350 متر رسیدیم. پس از حدود 10 دقیقه حرکت روی یال به سمت راست (جنوب) در نهایت ساعت 14 به قله اسفندچال با ارتفاع 3375 متر رسیدیم. قله سنگ چین یا نشانه خاصی ندارد. روی یال سه قله دیده می شود که وسطی بلندترین قله و اسفندچال است.
فرود:
هوا در این ساعتها ابری و روی قله سایه و عالی بود. پس از حدود 2 ساعت توقف، صرف ناهار و خواب روی قله ساعت 16 مسیر فرود را در پیش گرفتیم. پس از حدود 45 دقیقه به سنگها رسیدیم که نگران بودیم فرود از آن دشوار باشد بنابراین از سمت چپ سنگها را دور زده و با کلی بررسی و تلاش موفق شدیم راه عبور از بین یک شکاف سنگی پیدا کنیم و این قسمت را رد کنیم. در مسیر یال این بار از سمت راست ارتفاع کم کردیم و خود را به پای رودخانه و پاکوب رساندیم. پاکوب را در کف دره ادامه دادیم تا به امامزاده رسیدیم و حدود یک ساعت اخر را با نورهدلامپ هایمان طی کردیم تا در نهایت ساعت 21.15 به روستای آویزر رسیدیم.

منابع آب در مسیر:

1- شیر آب پشت مسجد آویزر
2- چشمه با آب کم پس از حدود یک ساعت در مسیر دره
3- شیر آب امامزاده
4- چشمه گوسفندسرا حدود 5 دقیقه مانده به امامزاده در مسیر فرود (مسیر دره)


بقیه در ادامه مطلب

ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در مسیرهای گردشگری و کوهنوردی استان البرز | برچسب‌شده , , , , , , , , , , | ۴ دیدگاه

شرح حادثه دماوند – فرناز دولتخواه

شرح حادثه دماوند – فرناز دولتخواه

جبهه شمال شرقی. 17 مرداد 98

گروه کوهنوردی نشاط زندگی

– با قلبی آکنده از اندوه در غم از دست دادن دوست مهربان و همنورد عزیزمان فرناز دولتخواه …

شرح حادثه دماوند - فرناز دولتخواه

شرح حادثه دماوند – فرناز دولتخواه

درباره گروه: گروه کوهنوردی نشاط زندگی یک گروه کوهنوردی دوستانه در تهران است. فعالیت های طبیعت گردی و کوهنوردی گروه با حضور جمعی از دوستان در آذرماه سال 1393 شروع شده و تاکنون به صورت منظم ادامه دارد.
درسته که دوستانه هستیم اما بی ضابطه و بی قانون نیستیم. برنامه و تقویم داریم و اساسنامه ای که توی سایت نشاط بوده و پذیرش اون جزو شرایط عضویت در گروه هست. جی پی اس داریم و قبل از اجرای برنامه چند تا ترک مسیر رو می گیریم در گوگل ارث بررسی کرده و همه جوانب رو می سنجیم. گواه این ادعا برنامه هایی هست که در این چند سال اجرا شده در مسیرهای بکر و کم تردد و بسیاری مسیرها که ما اولین گزارش آن را نوشتیم و مرجع سایر کوهنوردان شدیم در عین حال یک مورد گم شدن یا حادثه و آسیب در گروه نداشتیم تا امسال که همه چی دست به دست هم داد تا این اتفاق ناگوار رخ دهد.
به خطرات کوه اگاه هستیم و نسبت به سلامت همنوردان خود تعهد اخلاقی داریم. در عین حال به ضعفها و کاستی های خود اقرار کرده و چون انسانیم از خطا و اشتباه مبرا نیستیم.
برای دماوند سه پیش برنامه 4 هزارتایی داشتیم همراه با دو شب مانی (قله های وروشت و شاه البرز و علم کوه). نفرات در برنامه ها سنجیده شده و برای دماوند آماده شدند.
در این حادثه متاسفانه برخی گفتند که خانم دولتخواه و همراهشان چون کند بودند ما ایشان را رها کردیم! نه، ما تا حد امکان ایشان را در گروه نگه داشتیم و حتی سرقدم تا چهار ساعت و تا ۵۲۰۰ متر به پای شان گام برداشت. جدا شدنشان از گروه بنا بر شرایط و اتفاقاتی بوده که در ذیل شرح آن بیان میشود.

شرح برنامه و حادثه:
چهارشنبه:
ساعت 4.30 صبح چهارشنبه مورخ 16 مرداد 98 طبق برنامه ریزی قبلی، تعداد 24 نفر با یک دستگاه میدل باس از تهران عازم جاده هراز و روستای ناندل شدیم. طبق تصمیم و قرار قبلی برای سهولت در هماهنگی ها و برقراری نظم و کمک به سرپرست، گروه به سه گروهک 8 نفره با سه سرگروه تقسیم شد و همچنین هر نفر از اعضا یک همنورد مشخص کردند که در صورت بروز مشکل این همنورد وظیفه دارد با آن شخص مانده و یا در صورت نیاز با ایشان به عقب برگردد. صعود خود را از گردنه سر شروع کرده و همه با هم در یک خط بدون مشکل خاصی به محل کمپ یعنی تخت فریدون در ارتفاع 4350 متر رسیدیم و شب را در کمپ سپری کردیم.

پنجشنبه (روز اول حادثه، 17 مرداد):
ساعت 6 صبح 21 نفر از اعضا با مشخص شدن جلودار و عقب دار به سمت قله حرکت کردیم. پس از حدود نیم ساعت خانم فرناز کمی از گروه عقب ماندند که سرپرست گروه ایشان را پشت سر جلودار گذاشته و به سرقدم عنوان کردند که گامشان را با خانم فرناز تنظیم کنند. پس از حدود 4 ساعت و در ارتفاع حدود 5200 متر خانم فرناز عنوان کردند که امکان ادامه مسیر با گام گروه را ندارند (از فرناز عجیب بود این کندی! بعدا از یکی از خانم های گروه شنیدم که فرناز مشکل ماهانه زنانگی برایش پیش آمده بود). پس از بی نتیجه ماندن تشویق های سرپرست و سایر اعضا برای ادامه مسیر با گروه و از آنجایی که برگشت به کمپ در این ارتفاع خود با ریسک همراه بود، با خواست ایشان مبنی بر حرکت پشت سر گروه موافقت شد و فرناز و بهزاد به عنوان همنوردش پشت سر گروه حرکت کردند.
گروه در ساعت 12 ظهر به قله رسید و پس از حدود 1.5 ساعت استراحت و توقف روی قله تیم در حال بازگشت بود که فرناز و بهزاد به قله رسیدند. پس از خوش و بش با اعضای گروه، سرپرست به ایشان اعلام داشتند که هرچه سریعتر استراحت و عکاسی کرده و به همراه گروه به سمت پایین حرکت کننند. خانم فرناز عنوان می کند که استراحت و عکاسی ما روی قله حداقل یک ساعت زمان می برد و نمی خواهیم گروه بخاطر ما معطل شود. اصرارهای سرپرست و چند نفر از اعضا بی نتیجه ماند. با توجه به تجربه برنامه های قبلی و با توجه به اینکه روی قله کمی باد داشت و برخی اعضا سردشان شده بود و همچنین یکی دو نفر بخاطر ارتفاع سردرد و ناراحتی داشتند تصمیم بر این شد که گروه به سمت پایین حرکت کند و این دو نفر بعدا خود را به گروه برسانند.
گروه ساعت 13.30 به سمت پایین حرکت کرده و ساعت 17 به تخت فریدون رسید. هنوز نیم ساعت از حضور ما در محل کمپ نگذشته بود که خبر حادثه توسط یکی از گروهها به ما رسید. سرپرست به همراه 4 نفر از اعضا که اماده تر بودند به سمت بالا حرکت کردند. پس از حدود یک ساعت بهزاد را در مسیر دیدیم که آسیب دیده و ترسیده اما با همراهی یک گروه با پای خود در حال فرود به سمت کمپ بود. همچنین دو یا سه نفر از اعضای آن گروه (گروه پرسیکا) از جمله آقای رسایی (از لیدرهای گروه) در حال جستجو و صدا کردن فرناز در آن محدوده بودند (4700 تا 5 هزار متر) که ما با ایشان نیز صحبت کردیم و گفتند که یکی از خانم های گروه ما دو یا سه نفر را در یخچال ؟ حدود 5100 متر در حال سر خوردن دیدند ولی دیر به ما اعلام کردند و …

شرح حادثه از زبان بهزاد:
<<بهزاد عنوان داشت که من و فرناز پشت سر یک گروه حرکت می کردیم که این گروه در بخشی از مسیر نشستند و ما ادامه دادیم و در نقطه ای به بالای یخچال رسیدیم و متوجه شدیم که مسیر را اشتباه آمده ایم. با توجه به اینکه برگشت و تصحیح مسیر برایمان سخت بود تصمیم گرفتیم که از عرض یخچال تراورس کنیم (یخچال دوبی سل ، ارتفاع حدود 5100 متر). با ورود به یخچال در چند متر پایانی فرناز سر خورده و سقوط می کند. من نیز بدون اختیار پشت سر فرناز به سمت پایین سر خوردم. انتهای یخچال و در قسمتی که برف و یخ تمام شده بود (ارتفاع حدود 4600 تا 4700 متر) هر دو متوقف شدیم که به طرز معجزه آسایی جان سالم به در بردیم. فرناز عنوان می کند که من می خواهم بروم بالا و وسایل خود را بردارم اما من به دلیل خیس شدن در آب و آسیب هایی که دیده بودم امکان صعود نداشتم و سعی کردم وی را منصرف کنم. از یخچال بیرون آمده و در مسیر دره به سمت جبهه شمال شرقی شروع به حرکت و تراورس کردم. فرناز نیز پس از چند دقیقه حرکت به سمت بالا ظاهرا منصرف شده و پشت سر من راه افتاد. پس از حدود ۱۰-۱۵ دقیقه به یخچال بعدی رسیدم. من یخچال دوم را تراورس کردم (محدوده 4700 متر) و فرناز که از برداشتن وسایل منصرف شده و پشت سر من راه افتاده بود، از آن طرف یخچال به من گفت که من نمی توانم یخچال را تراورس کنم. به او گفتم که بالای یخچال دیده می شود برو از بالا عبور کن. (نکته: این یخچال دو تکه بوده و در ارتفاع حدود 4850 متر خشکی دارد). با توجه به اینکه من هنوز خیس بوده و خیلی سردم بود به سمت شمال شرقی حرکت کردم که کمک بیاورم و اینجا آخرین مکالمه و دیدار من با فرناز بود.>>

با توجه به اطلاعات دریافتی از بهزاد و یک گروه سه نفره که باتوم بهزاد را بالای یخچال دیده بودند، ما به سمت بالا و محل سقوط ادامه مسیر دادیم تا با شناسایی دقیق و صحیح یخچال عملیات جستجو را شروع کنیم. خیلی زود هوا کاملا تاریک شد و ما از 4900 به بالا را در تاریکی طی کردیم. حدود ساعت 23 به بالای یخچال دوبی سل در ارتفاع حدود 5100 متر رسیدیم. باتوم و فلاسک چای بهزاد و کاپشن فرناز را داخل یخچال مشاهده کردیم که ظاهرا در همان ابتدای مسیر از ایشان جدا شده و روی یخچال گیر کرده بود. (به گفته بهزاد کاپشن فرناز بالای کوله اش قرار داشت). پس از مارک این نقطه در جی پی اس، سرپرست سه نفر را مامور جستجوی محدوده بالای یخچال و یال کرده و خود به همراه یک نفر دیگر به سمت پایین یخچال ارتفاع کم کردند. در ارتفاع 5026 متر بنر گروه که همراه فرناز بود را گوشه یخچال مارک کردند که به یک سنگ گیر کرده بود. با توجه به اینکه این مسیر ریزشی و بسیار خطرناک بود تا ارتفاع حدود 4900 متر ادامه داده و سپس به بالا برگشته، گروه را جمع کرده و با توجه به اینکه حال دو نفر از اعضای گروه مساعد نبود، همگی به محل کمپ برگشتند. (حدود ساعت 2.30 بامداد)

جمعه (روز دوم حادثه):
صبح جمعه تعدادی از اعضا گروه داوطلب برای ماندن در کمپ و جستجو بودند اما با توجه به خستگی گروه و عدم توانایی نفرات گروه برای جستجو در منطقه خطرناک و ریزشی یخچال ها، سرپرست اجازه این کار را نداد و بجز دو نفر باقی گروه را به سمت ناندل رهسپار کرد. در نتیجه سرپرست، بهزاد و یکی دیگر از اعضا برای پیگیری جستجو در کمپ ماندند.
با توجه به اعلام شب قبل به 112 و نیروهای امداد محلی، صبح نیز تلفنی با نیروهای امداد در تماس بودیم که تیم های جستجو به منطقه اعزام شوند. در عین حال از طریق قاطرچی که در کمپ حاضر بود با دو نفر از برادران افغانی در ناندل که کاملا آشنا به دماوند بودند تماس برقرار کرده و پس از توافق هزینه، ایشان به سمت بالا برای کمک به ما شتافتند. این دو افغانی در جستجو در منطقه یخچال ها دو نفر دیگر از حادثه دیده ها را پایین یخچال دوبی سل پیدا کرده و نجات دادند (یک نفر پس از سه روز مفقودی و یک نفر روز اول). در نهایت کل روز دوم حادثه با بی کفایتی یکی از امدادگران محلی که با سرپرست گروه و امداد هلال احمر در تماس بود با شایعه سازی و امید واهی در مورد پیدا شدن فرناز سپری شد و به شب رسید. در واقع اطلاعات غلط این امدادگر باعث شد که گروه امداد هلال احمر نیز تمرکز خود را از فرناز برداشته و معطوف آن دو نفر دیگر نماید.

شنبه (روز سوم حادثه):
جستجوی امداد هلال احمر و نفرات افغانی همچنان بی نتیجه می ماند.

یکشنبه (روز چهارم حادثه):
در این روز سه نفر از دوستان ما که شب قبل از تهران برای کمک به کمپ آمده بودند، به همراه سرپرست و دو نفر افغانی عازم محل حادثه می شوند. محدوده یخچال دوبی سل و یخچال مجاور و مسیرهای شمالی و شمال شرقی به دقت جستجو می شود. دو نفر از امداد هلال احمر نیز از سمت دیگر به محدوده محل حادثه می روند اما تمام جستجوها بی نتیجه می ماند. غروب هوا بارنی شده و تمام نفرات گروه که در تخت فریدون بودند به سمت ناندل حرکت می کنند. در ناندل نیروهای کمکی از گروه امداد کوهستان تهران (به سرپرستی جناب اخوان) و سایر کوهنوردان داوطلب در منزل آقای صالحی جمع می شوند. همچنین در این شب خانواده محترم دولتخواه (پدر و عمو) نیز در ناندل و در کنار امدادگران حضور یافتند.

دوشنبه (روز پنجم حادثه):
صبح دوشنبه جلسه هماهنگی به مدیریت امداد هلال احمر (دکتر کبادی) تشکیل شده و تبادل اطلاعات انجام می پذیرد. گروهها عازم منطقه شده و در نهایت عصر دوشنبه یکی از امدادگران داوطلب (آقای شریفی) موفق به رویت جنازه فرناز در کناره یخچال و در ارتفاع حدود 4700 متر می شود. (یخچال مجاور دوبی سل به سمت شمال شرقی که اقای لشگری هلال احمر با شماره ۵ آنرا نامگذاری نموده بودند). UTM: N35.96462 , E052.12081
به نظر می رسد که پس از تراورس بهزاد از یخچال، فرناز در تلاش برای عبور از بالای یخچال دچار حادثه (سقوط و یا اصابت سنگ) شده و به کناره یخچال پرت می شود. سپس شن و خاک روی وی را پوشانده و از دید پنهان می شود تا روز دوشنبه که بخاطر بارش باران و تگرگ بخشی از بدن وی نمایان می شود.

سه شنبه (روز ششم حادثه):
انتقال جسد توسط یک تیم 10 نفره از امداد هلال احمر و کوهنوردان از ارتفاع 4700 متر به روستای ناندل تا شب به طول انجامید.

چهارشنبه (23 مرداد، روز هفتم حادثه):
پزشکی قانونی زمان فوت را پنجشنبه 17 مرداد اعلام می کند (همان روز اول).

و اما ذکر چند نکته:

1- عواملی که سبب شد گروه نشاط و سرپرست با درخواست ماندن این دو نفر روی قله موافقت کند به شرح ذیل بوده است (عوامل سهل انگاری):
الف) سابقه و تجربه خانم فرناز ب) شلوغی مسیر که قطار کوهنوردان در حال صعود و فرود بودند ج) خواست و اصرار ایشان برای ماندن روی قله و عکاسی که با توجه به سوابق قبلی (مثل قله شاه البرز) می دانستیم کمتر از یک ساعت طول نمی کشد و نمی شد کل گروه را با توجه به شرایطی که در بالا عنوان شد این مدت روی قله نگه داشت. د) کمبود نفرات با تجربه در این برنامه که خصوصا تجربه صعود از این جبهه را داشته باشند.
به گفته بهزاد ایشان 1 ساعت و 15 دقیقه روی قله ماندند.

2- سرپرست برنامه برای آن بخشی که قصور صورت گرفت که می شد حتی به زور و یا هر تدبیری ایشان را در مسیر برگشت همراه گروه کرد از خانواده محترم دولتخواه و جامعه کوهنوردی عذر خواسته و طلب بخشش می کند.

3- کاش یاد بگیریم که دلسوز باشیم و فقط با بیان حقیقت، شرح حادثه دهیم بدون قضاوت! دوستانی که از روز اول با ارائه گزارش حادثه و حتی پنهان کردن حقیقت نوک پیکان را به سمت گروه نشاط و سرپرستش نشانه گرفته اند کاش به این فکر می کردند که ممکن است روزی خود در این جایگاه قرار گیرند. یاد بگیریم که منم منم نکنیم و از مصیبت دیگران پلی برای بالا رفتن و مطرح کردن خود نسازیم.
سوال: کسانی که این روزها بر طبل غیرمجاز کوبیده و ما را بی کفایت و بی مسئولیت جلوه می دهند، با بررسی آماری حوادث کوهنوردی در چند سال اخیر، آیا پشت آن حوادث، باشگاههای معتبر و سرپرستانی با کلکسیونی از افتخارات و اموزش ها نبوده اند!؟

4- سرپرست و چند تن از اعضای گروه نشاط از ابتدا تا پایان امداد و انتقال متوفی به پزشکی قانونی در تخت فریدون و سپس در ناندل، با حضور فیزیکی در جستجو و یا انتقال اطلاعات وظیفه خود دانسته اند که در کنار نیروهای امدادی حضور داشته باشند.

5- در پاسخ به برخی انتقادها و حرف و حدیث ها در فضای مجازی به این نکته اشاره کنیم که سابقه کوهنوردی و تعداد صعود به قله دماوند خانم فرناز از تمام اعضا و حتی سرپرست گروه بیشتر بوده است. یعنی ایشان کوهنورد تازه کار و بی تجربه ای نبوده اند که روی قله رها شوند! کما اینکه مرداد ماه سال 97 صعود 2 نفره به قله دماوند از جبهه غربی با سرپرستی خودشان داشته اند.

6- از نیروهای امداد هلال احمر (دکتر نیکزاد، دکتر کبادی، لشگری، ملکی، صادقی فر)، تیم امداد و نجات کوهستان تهران به سرپرستی جناب اخوان، دکتر مسادعدیان، مهرداد محبی، برادران و خانواده مظلومی، خانواده محترم آقای صالحی در ناندل که با گرمی و مهمان نوازی پذیرای ما بودند، خانواده محترم دولتخواه، اعضای گروه نشاط و همه عزیزانی که در این چند روز همراه و یاور بودند نهایت قدردانی و سپاسگزاری را داریم.

با احترام
نیما اسماعیلی
سه شنبه 29 مرداد 98


روزنامه جام جم: جزئیات ۹۶ ساعت عملیات برای یافتن بانوی کوهنورد در یخچال عروسک ها


بقیه در ادامه مطلب

ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در مسیرهای گردشگری و کوهنوردی مازندران | برچسب‌شده , , , , , , , , , , , | ۱۱ دیدگاه