گزارش صعود به قله سردگاه 2400 متر
پیمایش مسیر هرزویل منجیل به بیورزین لوشان
تاریخ اجرای برنامه: 1.5 روزه ، پنجشنبه و جمعه 11 و 12 خرداد 96
موقعیت جغرافیایی: استان گیلان، منجیل و لوشان
————————————
ارتفاع قله: 2400 متر
ارتفاع نقطه شروع: 1000 متر، نیروگاه بادی، روستای هرزویل، منجیل
ارتفاع نقطه پایان: 1060 متر، روستای بیورزین، لوشان
طول مسیر تا قله: 12 کیلومتر
طول کل مسیر: 26 کیلومتر
مدت زمان صعود تا قله: 6 ساعت
کل زمان برنامه: بیش از 12 ساعت (7.15 صبح تا 7.30 عصر)
نفرات شرکت کننده: 4 نفر
نیما اسماعیلی، رضا حبیبی، حمید محسنی، محسن کرمی
—————————————————-
(برای مشاهده تصویر در سایز واقعی بر روی آن کلیک نمایید)
+ دانلود جی پی اس قله سردگاه منجیل (هرزویل به بیورزین) GPS
+ دانلود جی پی اس قله سردگاه منجیل (ویرایش جدید، اصلاح مسیر فرود به گردنه چرمکش)
توجه: در صفحه ویکی لاک، برای دانلود شدن نقاط مسیر همراه با فایل، گزینه
Include locations displayed on map. را تیک بزنید.
لوکیشن نقطه شروع (توربین های بادی بالای هرزویل):
مختصات زیر را در مسیریاب کپی پیست نمایید
36.766689, 49.437043
چشم بر هم نزنم گر تو به تیرم بزنی
لیک ترسم که بدوزد نظر از روی توام
زین سبب خلق جهانند مرید سخنم
که ریاضت کش محراب دو ابروی توام
“سعدی”
————————————
گزارش برنامه:
به نام خالق زیبایی ها
اول اینکه بگم چطور شد که به فکر این برنامه افتادیم. سال قبل تعریف قله های آسمانسرا و چرمکش رو شنیده و عکس های زیباش رو دیده بودم و قله چرمکش رو توی ذهنم در لیست برنامه های سال 96 قرار دادم. از آنجایی که برای برنامه های دو روزه و شب مانی کمی محدودیت داریم تصمیم گرفتم که هر دوی این قله ها رو در یک روز صعود کنیم. در واقع خط الراس آسمانسرا به چرمکش. قبل از عزیمت کمی تحقیق کرده و راهنمایی از دوست بزرگوارم جناب آقای یزدان غفاری (که از کوهنوردان خوب منجیل هستند) گرفتم و متوجه شدم که بلندترین قله منطقه و این خط الراس، قله سردگاه به ارتفاع 2400 متر هست که برخی گروهها این قله را به نام آسمانسرا نیز معرفی کرده و جی پس اس زده اند. اما قله آسمانسرا اصلی و معروف به ارتفاع حدود 2 هزار متر در واقع قله دیگری است در شمال غربی قله سردگاه که در مسیر مورد نظر ما قرار ندارد. مبدا صعود به قله های سردگاه و آسمانسرا هر دو از هرزویل (خود روستا و یا نیروگاه بادی) هستند اما در بخش ابتدایی مسیرشان از هم جدا می شود. از نیروگاه که حرکت می کنید پس از حدود نیم ساعت در جاده به یک دوراهی می رسید که سمت چپ مسیر صعود به آسمانسرا و سمت راست مسیر صعود به سردگاه است. صعود به قله سردگاه از نیروگاه بادی حدود 6 ساعت و قله آسمانسرا اگر اشتباه نکنم کمتر از 4 ساعت زمان می برد.
بقیه در ادامه مطلب
و اما شرح برنامه ما:
ساعت 12.45 ظهر پنجشنبه، چهار نفری از تهران با دو ماشین به سمت اتوبان قزوین به راه افتادیم. در محدوده شهرک جهان نما تا گلشهر کمی ترافیک اما سنگین نبود. پس از طی 230 کیلومتر از تهران (ابتدای اتوبان) ساعت 16.30 به خروجی روستای بیورزین در سمت راست اتوبان رسیدیم که با تابلوی: “جیرنده، داماش، …” مشخص شده بود. 11 کیلومتر بعد به سه راهی امامزاده حنفیه(*) در بیورزین رسیدیم. یکی از ماشین ها را کنار امامزاده پارک کرده و با ماشین دیگر به سمت منجیل و هرزویل به راه افتادیم. حدود 20-30 کیلومتر بعد به ابتدای منجیل رسیدیم. از سمت راست وارد جاده کمربندی شده و 100 متر بالاتر سه راهی بود که از سمت چپ راه اصلی را ادامه دادیم. این جاده حدود 5 کیلومتر بعد ما را به روستای هرزویل رساند. داخل هرزویل و قبل از بافت اصلی روستا، به یک دو راهی رسیدیم که یک سردر قوسی شکل در مسیر مستقیم وجود داشت و ما آدرس امامزاده سید پرنور را پرسیدیم که گفتند از سمت چپ. وارد خ سمت چپی شدیم که چند شیرآب در ابتدای خیابان قرار داشت که اهالی یا منجیلی ها از آن آب چشمه را برداشت می کردند. این خیابان را که پیچ در پیچ هم بود حدود 1 کیلومتر به سمت بالا ادامه دادیم تا در انتهای مسیر ماشین رو به امامزاده سید پرنور رسیدیم. از متولی مهمان نواز امامزاده (خانم چگینی) اجازه و راهنمایی برای شب مانی در محوطه امامزاده را گرفتیم و شب را در حیاط کوچک امامزاده داخل چادر گذراندیم که در کل بیش از 2 چادر جا ندارد. پس از مستقر شدن در امامزاده به هرزویل برگشته و نان بربری و کمی تنقلات از مغازه بقالی داخل هرزویل خریدیم که اولین مغازه به سمت بافت اصلی روستا است. این مغازه خوشبختانه تا پاسی از شب باز است.
نکته مهمممم: تمام عصر تا شب و یک بند تا صبح باد شدیددددد می وزید که با اینکه چادرمان در کنج دیوار از باد در امان بود اما با این حال سر و صدای باد نگذاشت با خیال راحت بخوابیم و حتی نشد جوجه ای را که با خود برده و برای شام تدارک دیده بودیم درست کنیم و برای شام به نان و پنیر و هندوانه بسنده کردیم! یعنی اگر چادرمان در پناه دیوارهای بقعه امامزاده نبود که رسما بیچاره بودیم. جالب اینکه از هر کس در مورد این باد می پرسیدیم حرف هیچکدامشان با دیگری یکی نبود! یکی می گفت نگران نباشید شب بند می آید. دیگری می گفت اینجا همیشه همین است. یکی دیگه می گفت هفته ای دو روز باد به این شدت می وزد و … خلاصه خواستم تاکید کنم که به هیچ وجه روی شب مانی در چادر در منجیل حساب باز نکنید. مثلا اگر جناب یزدانی و یا متولی محترم امامزاده در مورد وخامت احتمالی باد به ما هشدار می دادند ما شاید از خوابیدن در چادر صرفنظر کرده و به مکانی بر می گشتیم که اقای یزدانی عزیز در منجیل برای ما با دوستشان هماهنگ کرده بودند.
ساعت 5 صبح بیدار باش بود و پس از جمع کردن چادر و وسایل، ساعت 6.15 با ماشین به قصد نیروگاه بادی به راه افتادیم. راهی را که آمده بودیم برگشتیم تا سه راهی جنب نانوایی بربری. در اینجا از سمت راست وارد جاده نیروگاه شدیم و خیلی زود وارد جاده خاکی شدیم. حدود 6-7 کیلومتر جاده خاکی را به سمت بالا طی کردیم تا ساعت 6.50 به محل توربین ها رسیدیم.
ماشین را در بالا و جنب توربین ها پارک کرده و ساعت 7.15 پیاده روی خود را به طرف جنگل از طریق پاکوب آغاز کردیم. چند دقیقه بعد وارد جاده خاکی اصلی آسمانسرا شده و به سمت چپ ادامه مسیر دادیم. دقایقی بعد جناب یزدانی به همراه دوستانشان که قصد قله آسمانسرا را داشتند با پاترول از پشت سر به ما رسیدند و سعادت دیدار با ایشان و اشنایی با دوستانشان نصیب ما شد. پس از چاق سلامتی و خداحافظی، مسیر جاده را ادامه دادیم. پس از 1.5 طی کیلومتر، حدود ساعت 7.30 به دوراهی مهمی رسیدیم که سمت چپ مسیر صعود به قله اسمانسرا و سمت راست مسیر قله سردگاه است. راه سمت راست را ادامه داده و هرچه پیش تر می رفتیم به زیبایی های جنگل افزوده می شد. با اینکه بالای سرمان آفتاب بود اما ابر و مه شدیدی قله آسمانسرا و کل خط الراس را فرا می گرفت که بر شدت آن افزوده می شد. هر چند که کمی نگرانمان می کرد اما با توجه به مطالعه و مشاهده مسیر در گوگل ارث و به همراه داشتن جی پی اس و ترک مسیر، نگرانی چندانی نداشتیم. ساعت 8.50 به اولین چشمه مسیر رسیدیم که در سمت راست جاده قرار دارد و برای رسیدن به آن باید کمی (حدود 50 متر) وارد راه فرعی شوید. صبحانه را صرف کرده و ساعت 9.40 مجددا مسیر جاده را ادامه دادیم.
ساعت 10.30 جاده تمام شده و در مسیر پاکوب ارتفاع گرفتیم و ساعت 11 به انتهای مسیر جنگل رسیدیم که بعد از آن دیگر فقط مرتع بود و چمنزار سبز. با ادامه مسیر پاکوب حدود یک ربع بعد جاده جدیدی را قطع کرده و بدون پاکوب به سمت قله پیش رو ارتفاع گرفتیم. باد فرح بخش بهاری که هر لحظه شدیدتر می شد ابر و مه را از سمت شمال به این سمت می آورد که در حهت شمال (دامنه های کوه درفک) کاملا ابری و مه آلود و در جهت جنوب (منجیل) هوا صاف و باز بود. ساعت 12 به بالای اولین قله فرعی مسیر در ارتفاع 1700 متر رسیدیم. از قله سرازیر شدیم و در مسیر یک جاده جدید دیگر به سمت چپ حرکت کردیم. ساعت 12.15 به اولین برکه مسیر و یک سه راهی رسیدیم. طبق جی پی اس مسیر سمت چپ را ادامه داده و کمی بالاتر از جاده خارج شده (برای میانبر) و ساعت 12.25 به برکه دوم رسیدیم. در اینجا با اعضای گروه محترم تیلار رشت برخورد کردیم که از قله سردگاه بر می گشتند و ضمن خوش و بش عکسی به یادگار گرفتیم. در ادامه مجددا وارد جاده شده و ساعت 13 به قله سردگاه در ارتفاع 2400 متر رسیدیم.
فرود:
روی قله نمای زیبایی از دریاچه سد منجیل در سمت غرب وهمچنین مناظر زیبایی از ارتفاعات و دامنه های پوشیده از مه و ابر در سمت شرق در معرض دیدمان قرار داشت که هراز گاهی مه کم می شد و می شد این مناظر را تماشا کرد. اگر مه و ابر نبود قطعا در سمت شرق قله درفک با دامنه های سرسبز و در دور دست احتمالا سماموس باشکوه باید دیده می شد.
پس از گرفتن عکس یادگاری مسیر جاده آفرود را در جهت جنوب به سمت قله چرمکش و بزدره در پیش گرفتیم. روی خط الراس با شیب ملایم فراز و نشیب ها را طی می کردیم و در طول مسیر مناظر و پوشش گیاهی و نوع درختان بی نظیر و بسیار چشم نواز بودند. غالبا باد به شدت در حال وزیدن بود و ابر و مه را از سمت شمال (دامنه های درفک) به سمت ما می آورد. ترکیب چمن و گل و شقایق و درخت و مه و باد و هوای دل انگیز بهاری یکی از بهترین برنامه های چند سال اخیر را برایمان رقم می زد. پس از پست سر گذاشتن چند قله فرعی ساعت 16 به آخرین قله فرعی مسیر، قبل از گردنه چرمکش در ارتفاع 2250 متر رسیدیم (قله بزبره). جاده آفرود کمی قبل از آخرین قله تمام شده و الان یادم نیست که به چپ سرازیر می شد و یا راست. در هر حال ادامه راه تا بیورزین تمامن پاکوب و مالرو است. از قله سرازیر شدیم (در امتداد خط الراس) تا به بالای گردنه چرمکش رسیدیم که ادامه مسیر صخره و پرتگاه بود. به دلیل وجود مه نه گردنه دیده می شد و نه قله چرمکش اما جی پی اس مشخص می کرد که کجا هستیم و در اینجا باید به سمت راست و به سمت دره بیورزین ارتفاع کم می کردیم.
مهم: در اینجا به دنبال راهی برای فرود بودیم که از مسیر جی پی اس خارج شده و از داخل پوشش جنگلی بدون پاکوب و با شیب زیاد و کمی با زحمت و چک کردن مداوم مسیر با جی پی اس، بالاخره بعد از حدود یک ساعت به کف دره و رودخانه اصلی رسیدیم که پاکوب در سمت راست رودخانه قرار داشت. در اینجا مجددا در مسیر جی پی اس قرار گرفتیم. البته یک نکته ای هم وجود داشت و آن اینکه ترکی که در اختیار داشتیم برعکس مسیر ما بود. یعنی از بیورزین به هرزویل. در هر حال متوجه نشدم که این بخش از مسیر پاکوبی دارد یا خیر؟
دقایقی بعد ساعت حدود 5 عصر در کنار رودخانه برای ناهار حدود نیم ساعت توقف کردیم و مجددا به راه افتادیم. مسیر دره بیورزین در نوع خودش سرسبز و بسیار زیبا بود اما نه به زیبایی آنچه که ما آن بالا دیده بودیم. پس از حدود یک ساعت از دره خارج شده و با چرخش به چپ وارد راه باریکی شدیم که در امتداد نهر سیمانی آب ما را تا خود جاده بیورزین و سه راهی امامزاده حنفیه راهنمایی کرد. ساعت 19.30 به سه راهی امامزاده و جاده اصلی بیورزین رسیدیم و چند دقیقه ای تا امامزاده یعنی محل پارک ماشین مان پیاده روی کردیم.
سوار ماشین شده و به سمت منجیل و هرزویل براه افتادیم. پس از برداشتن ماشین مان در نیروگاه بادی هرزویل پارک بود، به پایین برگشته و شام را در کافه فانوس شب هرزویل صرف کرده و ساعت حدود 23 به سمت تهران حرکت کردیم. ساعت 3 صبح شنبه تهران بودیم.
(*) نام اصلیاش «محمد بن حَنفیه» است؛ اما مردم محلی آن را «امامزاده قلقلی» یا «غلتان» نامیدهاند، حکایت این نام هم در روایت برخی مردم ریشه دارد که معتقدند برای حاجت گرفتن باید مسیری را غلتان طی کرد. (منبع: ایسنا)
نکات برنامه:
1- به هیچ وجهههه بدون راهنما و یا همراه داشتن جی پی اس و ترک مسیر، این برنامه را اجرا نکنید. قبل از حرکت حتما جزئیات مسیر را در گوگل ارث به دقت بررسی نمایید.
2- به دلیل باد های شدید منجیل به هیچ وجه روی شب مانی در چادر حساب باز نکنید.
———————————————————–
بقیه در ادامه مطلب
====================================
تصاویر برنامه:
******************************************************
فرود:
پایان
مطالب مرتبط در همین سایت:
قله سرک، رستم آباد – اردیبهت 98
قله آسمان سرا، رودبار – اردیبهشت 97
قله درفک از شیرکوه – آبان 96