قله پاشوره

گزارش صعود به قله پاشوره 3860 متر از روستای نوا

تاریخ اجرای برنامه: جمعه 14 خرداد 1395

موقعیت جغرافیایی: استان مازندران، جاده هراز، روستای نَوا
ارتفاع قله: 3860 متر
ارتفاع مبدأ صعود: 2290 متر (جنب آب معدنی نوا)
مسافت و اختلاف ارتفاع تا قله: 7.7 کیلومتر / 1570 متر
کل مسافت طی شده (رفت و برگشت): 15.3 کیلومتر
مدت زمان صعود: 5.5 ساعت
کل زمان برنامه: 11 ساعت (7.30 تا 18.30)
گام گروه: متوسط
سطح برنامه: کوهنوردی متوسط
نفرات شرکت‌کننده: 11 نفر (تیم قله: 5 نفر)

—————————————–

تیم قله: آقایان: نیما اسماعیلی (سرپرست)، مجتبی داشخانه، حمید محسنی، ایمان حسینی و خانم نسترن سعادتی

تیم دوم: آقایان: رضا حبیبی (سرپرست)، محسن کرمی، یداله طهوری، علی طهوری و خانم‌ها: مهرنوش محمود زاده و سهیلا شاهدپور

 

 دشت آزو:

قله پاشوره - گروه نشاط زندگی

قله پاشوره – گروه نشاط زندگی

 

قله پاشوره:

قله پاشوره - گروه نشاط زندگی

قله پاشوره – گروه نشاط زندگی

 

مسیر صعود و فرود در گوگل ارث:

قله پاشوره

قله پاشوره

+ دانلود جی پی اس قله پاشوره از روستای نوا Pashooreh GPS


پی نوشت، مهرماه 1402: ظاهرا چند سال اخیر تابلو قله پاشوره روی قله دیگری کمی آنطرف تر به سمت شرق نصب شده و هیات کوهنوردی مازندران / آمل نیز روی موقعیت جدید تابلو نصب کرده است. در واقع قله پاشوره قدیم الان قله ابرت است و فاصله دو قله از یکدیگر حدود 15-20 دقیقه پیاده روی است. ترک ذیل موقعیت قله پاشوره را بر اساس آخرین تابلو نصب شده نشان می دهد:

+ دانلود جی پی اس قله پاشوره از روستای نوا (موقعیت جدید قله با تابلو هیات کوهنوردی آمل)

تابلو قله پاشوره، خرداد 1402

تابلو قله پاشوره، خرداد 1402 (منبع عکس: wikiloc)

—————————————————————–

(گزارش ارسالی برای مجله جهانگردان، شماره 73، مردادماه 95)

(استفاده از مطلب فقط با ذکر منبع بلامانع است)

===================================

 راهنمای صعود به قله‌ها

 دشت آزو و قله پاشوره

 با فرا رسیدن فصل بهار، دنیا؛ به خصوص کوه‌های اطراف تهران دوست داشتنی‌تر می‌شود. من آماده‌ام تا زیر نور خورشید آن‌قدر بمانم تا پخته شوم! هر چه هست بهار است… فصل سلام گفتن به مکان‌های غریبه! کلاهم را به هوا پرتاب می‌کنم و آواز سر می‌دهم. می‌توانم شعاع جان‌بخش خورشید را در طول جویبارها و جاده‌ها و از میان تاک‌ها ببینم. سوخته از آفتاب و سرشار از نعمت‌های این جهان، خودم را احساس می‌کنم … 1)

 دشت آزو

 دشت آزو در جنوب استان مازندران و در همسایگی جاده هراز، دشتی است نسبتاً مرتفع و خنک که در فاصله حدود 100 کیلومتری تهران واقع است. روستای نوا هم که تقریباً اسمش با این دشت گره خورده، نزدیک‌ترین آبادی به آنجاست. جاه ای آسفالته که با یک گلگشت خانوادگی می‌توان این دشت را پیمود و از هوای خنک آن در بهار و تابستان لذت برد .چشمه‌ی آب‌معدنی، چشم‌انداز تمام‌قد دماوند و قدم زدن در میان گیاهان و گل‌های خوش عطر زیبای این منطقه از جاذبه‌های این ییلاق نزدیک به تهران به‌حساب می‌آید. اگر دنبال منطقه‌ای هستید که بهترین چشم‌انداز را از دماوند پرصلابت پیش رویتان بگشاید، باید راهی دشت آزو شوید.

 قله پاشوره واقع در شرق این دشت نیز بی‌تردید یکی از زیباترین قله‌های منطقه است. دشت آزو به ارتفاع 2600 متر در بالادست روستای نوا (2300 متر) بوده که مسیر قله 3860 متری پاشوره می‌باشد و چشم‌انداز بسیار زیبایی به قله دماوند (جناح شرقی-جنوب شرقی) و صخره‌های مرتفع قله پاشوره دارد. تضاد شگفت‌آور طبیعت سنگلاخی و خشن پاشوره با لطافت و چشم‌نوازی دشت آزو در فاصله‌ای کم، انگشت حیرت از شگفتی‌های خلقت آفریدگار سرزمین پارس، به دهان می‌برد. از روستای نوا و کنار کارخانه آب‌معدنی با سرعتی معقول می‌توان در کمتر از یک ساعت به دشت آزو و کلبه آن رسید.

 چطور برسیم؟

 از تهران: از طریق اتوبان پردیس و یا جاده قدیم جاجرود، وارد جاده هراز شوید. پس از پشت سر گذاشتن رودهن، آبعلی و امام‌زاده هاشم به آب اسک می‌رسید. اگر راه را ادامه دهید ۵ کیلومتر بعد از آب اسک تابلوی “رینه” را در سمت چپ خود می‌بینید . حدود ۲۰۰ متر بعد از این خروجی، یک جاده فرعی در سمت راست است که تابلوی آن “روستای کندلو” را نشان می‌دهد. این فرعی پس از طی 8 کیلومتر جاده سربالایی و پرپیچ‌وخم درنهایت شما را به روستای نوا می‌رساند. وارد فرعی کندلو که شدید، اولین سه‌راهی را به چپ بپیچید. در انتها کمی قبل از روستا، به سه‌راهی می‌رسید که سمت راست به روستای نوا رفته و مسیر مستقیم به آب‌معدنی و مسیر پیاده‌روی دشت آزو می‌رود. در کل از تهران (انتهای بزرگراه بابایی) تا روستای نوا حدود 100 کیلومتر راه است که کمتر از 2 ساعت زمان می‌برد.

 کجا بمانیم؟

 نزدیک بودن روستای نوا به تهران این امکان را فراهم می‌کند که بتوان سفری یک‌روزه به این منطقه داشت. اما اگر دوست داشته باشید شبی را هم در هوای خنک آنجا سپری کنید، می‌توانید در محلی مناسب و ایمن چادر بزنید یا از اهالی اتاق کرایه کنید .

 مهم‌ترین جاذبه‌های نزدیک به دشت آزو:

 دخمه‌های سنگی کافر کلی، لاریجان، فاصله: 10 کیلومتر

 آبشار شاهان‌دشت، لاریجان، فاصله: 17 کیلومتر

 آبگرم لاریجان، فاصله: 19 کیلومتر

 دریاچه سد لار، فاصله: 47 کیلومتر

  ***

 قله پاشوره

  توپوگرافی قله:

 پاشوره از مجموعه قلل البرز شرقی در مسیر جاده هراز و در استان مازندران است. این قله در حدفاصل ده نوا در شمال و ده لاسم در جنوب قرار دارد. شمال این خط‌الرأس مشرف به بام ایران دماوند و تماماً پوشیده از دیواره و تیغه‌های وحشی است. در جنوب نیز ناظر بر خط‌الرأس  عظیم دوبرار بوده و با شیب‌های ملایم‌تری به دشت لاسم می‌رسد. سر سبزی و طراوت دشت آزو در شرق نوا و در دامنه‌های پاشوره خیره‌کننده و زبانزد همگان است. علت نام‌گذاری قله پاشوره به دلیل نوع سنگ‌هایی است که اطراف قله وجود دارد. یعنی همان سنگ پای معروف که بسیار سبک بوده و منشأ آتش‌فشانی دارد. قله پاشوره را می‌توان محبوب‌ترین قله منطقه پس از دماوند از نظر تعداد صعود در فصول مختلف سال به‌حساب آورد. صعود به قله پاشوره برای یک تیم با سرعت متوسط، بهترین حالت این است که شب را در دشت آزو بخوابد و صبح روز بعد قله را از سمت راست (از مسیر یال) صعود کرده و از سمت چپ (مسیر دره) فرود آید.

 بهترین فصل صعود به قله پاشوره اواسط خردادماه یعنی اوج سرسبزی و رویش گل‌های کوهی در دشت آزو و دامنه‌های مشرف به کوه پاشوره است.

 مسیرهای صعود:

 1-        جبهه شمالی: از طریق روستای نوا و دشت آزو

2-       مسیر جنوبی: از طریق روستای لاسم

        مسیر نرمال صعود به قله پاشوره از طریق روستای نوا بوده و اکثراً از این مسیر اقدام به صعود می‌نمایند.

———————————————-

 گزارش برنامه:

 چند سالی بود که قله پاشوره و دشت زیبای آن در لیست انتظار ما قرار داشت اما توفیق صعود به این قله خوش آوازه دست نمی‌داد تا اینکه بالاخره امسال در بهترین فصل صعود، یعنی خردادماه -که دشت آزو در اوج سرسبزی و زیبایی قرار دارد- برنامه صعود به این قله را ریخته و به گروه اعلام کردم. برنامه در قالب دو گروه تدارک دیده شد: گروه اول، تیم قله و گروه دوم، دشت آزو و ارتفاعات بالای دشت (گل گشتی).

 برای اینکه ماشین‌های اضافی را در محلی مطمئن و ایمن پارک کنیم، محل قرار را ورودی حکیمیه-بهشت در اتوبان شهید بابایی گذاشتیم. این ورودی در حدفاصل بین دانشگاه امام حسین (ع) و خیابان استخر در بزرگراه بابایی شرق قرار دارد. ساعت 5.20 صبح جمعه 14خرداد 95 همه دوستان با ماشین‌هایشان در میدان لاله که حدود 100 متر داخل ورودی قرار دارد جمع شده و سه تا از ماشین‌ها را جلوی مسجد صاحب‌الزمان که در نزدیکی میدان قرار دارد پارک کرده و گروه 11 نفره ما با سه خودرو به سمت اتوبان پردیس و جاده هراز به راه افتاد. پس از طی حدود 90 کیلومتر، 5 کیلومتر پس از آب اسک در جاده هراز به رستوران سالاری رسیدیم که در سمت چپ جاده قرار داشته و نشانه ورودی روستای نوا است. حدود 50 متر جلوتر از رستوران، ورودی روستای نوا در سمت راست جاده قرار دارد که تابلوی “روستای کندلو” در ورودی نصب است. وارد فرعی شده و کمی پایین‌تر به دوراهی رسیدیم که مسیر سمت چپ را ادامه دادیم. پیچ‌وخم جاده را ادامه داده و ارتفاع گرفتیم تا درنهایت پس از 8 کیلومتر به دوراهی بعدی رسیدیم که سمت راست آن به داخل روستای نوا رفته و مسیر مستقیم به آب‌معدنی نوا می‌رسد. بدون اینکه وارد مسیر روستا شویم ، 200 متر جلوتر جلوی “شرکت آب‌معدنی نوا” ماشین‌ها ر پارک کردیم درحالی‌که ساعت 7:15 صبح و جی‌پی‌اس ارتفاع 2300 متر را نشان می‌داد. کفش و کوله‌ها را بسته و ساعت 7:30 صبح از سمت چپ ِ آب‌معدنی و در امتداد رودخانه، مسیر دشت آزو را در پیش گرفتیم.

 صعود:

 رودخانه خروشان، سرسبزی طبیعت و مسیر ِ پوشیده از درختان گیلاس و آلبالو و آلوچه همراه با هوای دلپذیر بهاری، از همان ابتدا شادابی و نشاط فراوانی را به گروه تزریق کرد که نوید از یک روز خاطره‌انگیز در دامان طبیعت را می‌داد. هنوز راه چندانی طی نکرده بودیم که چشم‌انداز زیبایی از دماوند ِ باشکوه، پشت سرمان در معرض دید قرار گرفت: قله پوشیده از برف دماوند که شالی سفید و لطیف از ابر دورتادور  آن را احاطه کرده، در پس ِ دامنه‌های سبز و رنگین دشت آزو، چنان منظره چشم‌نوازی را پدید آورده است که نمی‌شود به‌سادگی از کنار آن گذشت و با جان‌ودل ندید. در طول مسیر بارها و بارها نگاهمان را به پشت سر دوخته و آن منظره بی‌نظیر را به حافظه دوربین می‌سپریم…

 ای دیو سپید ِ پای در بند! / ای گنبد گیتی، ای دماوند!
از سیم به سر یکی کُله خود  / ز آهن به میان یکی کمربند
چون گشت زمین ز جور گردون / سرد و سیه و خموش و آوند
بنواخت ز خشم بر فلک مشت / آن مشت تویی، تو ای دماوند! 2)

  با عبور از راهی که از میان سبزه‌زارها و گل‌های رنگارنگ کوهی می‌گذشت در کمتر از یک ساعت به دشت آزو در ارتفاع 2600 متر رسیدیم که چند درخت و یک کلبه نشانه آن است. در این روز به‌جز ما گروه‌های دیگری نیز در مسیر بودند که برخی نیز شب گذشته در اطراف کلبه چادر زده و شب را در این دشت مصفا به روز رسانده بودند. برخی گزارش‌ها به چشمه آب داخل دشت اشاره کرده‌اند اما ما چشمه‌ای آنجا ندیدیم مگر جوی آبی که از کنار کلبه می‌گذرد و برای آشامیدن قابل‌اطمینان نیست مگر اینکه از عدم حضور دام و یا گردشگر در بالا اطمینان داشته باشید. از داخل دشت همچنان نمای زیبایی از کوه دماوند در جهت شمال غربی (پشت سر) داشتیم و یال‌های صخره‌ای کوه پاشوره در جهت جنوب شرقی (مقابلمان) به‌خوبی نمایان بود و می‌شد مسیر صعود و فرود را تا حدود زیادی حدس زد. بهترین مسیر برای صعود به قله پاشوره حرکت از روی یال از طریق گردنه عبرت (سمت راست قله) و فرود از مسیر دره (سمت چپ قله) است. برای دسترسی به گردنه عبرت باید حدود نیم ساعت بالاتر از دشت (کلبه) به راست پیچیده و با حرکت از روی یک یال ِ پرشیب خود را به گردنه  و خط‌الرأس  برسانید.

 کلبه دشت آزو –که ظاهراً برای استفاده کوهنوردان ساخته شده- یک کلبه سنگی با دو اتاق و یک زیرزمین است که دیوارهای آن کاه‌گل شده است. داخل کلبه با صرف زمانی اندک تمیز می‌شود که می‌توان جهت اسکان در مواقع لزوم از آن استفاده نمود. صبحانه را کنار کلبه و با صدای روح‌بخش آب صرف کرده و ساعت 9:15 مجدداً به راه افتادیم. از مسیر پاکوب به آهستگی ارتفاع گرفتیم و در طول مسیر آویشن و چای کوهی چیدیم تا حدود نیم ساعت بعد به دشت کوچک دیگری رسیدیم که پرآب و تماماً پوشیده از گل‌های زرد کوهی بود. اواسط خردادماه فصل رویش این گل‌های کوهی است و این مکان درواقع اوج زیبایی مسیر پاشوره است. در اینجا به دلیل نزدیکی به سرچشمه، امکان استفاده از آب نیز وجود دارد. دقایقی را در این دشت زیبا به عکاسی مشغول شده و مجدداً ادامه مسیر دادیم. از اینجا به بعد گروه به دو تیم کندرو و تندرو تقسیم شده و برای تیم دوم نیز سرپرست تعیین شد. قرار بر این شد که تیم دوم پشت سر تیم اول حرکت کرده و تا ساعت 14 صعود کرده و سپس مسیر برگشت را در پیش بگیرد. گروه اول هم که طبق برنامه قرار بود حدود ساعت 13 به قله پاشوره رسیده و از مسیر دره فرود آید.

 از دشت جدا شده و از یال سمت راست و در جهت جنوب ارتفاع گرفتیم. دو گروه رفته‌رفته از هم فاصله گرفته و ما در قالب گروه اول ساعت 11:15 به گردنه عبرت در ارتفاع 3200 متر رسیدیم (در صحیح بودن نام این گردنه تردید دارم!). از روی گردنه، روستای لاسم و نمای زیبایی از خط‌الرأس  معروف “دو برار” در جهت جنوب در معرض دید قرار گرفت که این منظره زیبا تا خود قله همراه ما بود. با چرخش به چپ و حرکت به سمت شرق، مسیر خط‌الرأس  را به سمت قله پاشوره در پیش گرفتیم. شیب مسیر کمی ملایم‌تر شده بود و از پایین مشخص بود که باید چند قله فرعی را پشت سر بگذاریم تا به قله اصلی برسیم. درواقع از روی گردنه تا قله پاشوره مسیر کاملاً مشخص بوده و چالش خاصی ندارد. با گام‌های پیوسته و با استراحت‌های کوتاه حرکت کردیم و در مسیر از دو یا سه گروه نیز سبقت گرفتیم تا بالاخره ساعت 13:15 به قله پاشوره رسیدیم درحالی‌که جی‌پی‌اس ما دقیقاً ارتفاع 3860 متر را برای این قله نشان می‌داد.

 آسمان در این روز آفتابی و نیمه‌ابری بوده و باد ملایم بهاری نیز در کل مسیر همراهمان بود. همه این عوامل دست‌به‌دست هم دادند تا یک روز خوب و یک صعود به‌یادماندنی در پاشوره برایمان رقم بخورد. جشن قله را برپا کرده و عکس‌هایی به یادگار گرفته و پایین قله حدود نیم ساعت به استراحت پرداختیم. نیم‌نگاهی هم به مسیر داشتیم که شاید گروه دوم نیز از راه برسند اما تا ساعت 14:15 از دوستان خبری نشد و ما مسیر فرود را در پیش گرفتیم.

 فرود:

 با ادامه مسیر در جهت شرق و حرکت از روی برف‌‌چال‌های پایین قله به‌سرعت ارتفاع کم کردیم تا حدود 20 دقیقه بعد به جایی رسیدیم که سنگ‌های آتش‌فشانی با اشکال خاص در آنجا دیده می‌شد. این سنگ‌ها درواقع همان سنگ‌های معروف پاشوره هستند که بخشی از آثار به جای مانده از فعالیت آتش‌فشانی دماوند در این منطقه هستند. در شیب نسبتاً تند به‌سرعت ارتفاع کم کردیم تا به دامنه‌های سبز و پوشیده از گون با گل‌های سرخابی رسیدیم که به‌غایت زیبا هستند. طبیعت سبز و با طراوت ِ زیر پایمان و دو قدم آن‌طرف‌تر، صخره‌های خشک و خشن پاشوره تضاد جالبی از طبیعت سبز و خشک در کنار هم را به نمایش می‌گذاشت که این خود جلوه‌ای زیبا و در خور توجه از طبیعت ایران عزیز ما است. ابتدا در ارتفاع 3050 متر به یک چشمه رسیدیم که در سمت راستمان کمی از ما فاصله داشت و سپس در ارتفاع 2940 متر (حدود نیم ساعت مانده به دشت گل‌های زرد) به چشمه اصلی رسیدیم که درواقع سرچشمه دشت آزو است. از آب گوارای چشمه نوشیده و مسیر فرود را ادامه دادیم. ساعت 16:30 به دشت گل زرد رسیدیم درحالی‌که گروه دوم نیز دقایقی قبل از ما به آنجا رسیده بودند. به گفته دوستان، گروه دوم تا قله عبرت (ارتفاع 3570 متر) صعود کرده و برگشته بودند. همه با هم مسیر کلبه را در پیش گرفتیم. حدفاصل دشت گل زرد تا دشت آزو پر بود از گیاه آویشن و چای کوهی که ما نیز از این دو گیاه پرخاصیت و محبوب به اندازه نیازمان چیده و به یادگار بردیم.

 ساعت 17:00 پای کلبه بودیم. ناهار را صرف کرده و مسیر فرود را از داخل دشت در پیش گرفتیم درحالی‌که این بار، دیگر زیبایی دماوند پشت ابرها پنهان شده بود. درواقع یکی از جذابیت‌های برنامه پاشوره نمای زیبای دماوند در این مسیر است که خدا را شکر ما در مسیر رفتمان از این منظره چشم‌نواز بی‌نصیب نماندیم. ساعت 18:30 محل پارک ماشین‌هایمان بودیم و ساعت 19:00 به سمت جاده هراز حرکت کردیم. بااینکه فردای آن روز به مناسبت 15 خرداد تعطیل بود اما در کمال ناباوری در محدوده امامزاده هاشم تا جاجرود حدود 2 ساعت در ترافیک شدید و آزاردهنده گیر کردیم تا درنهایت ساعت 23:00 به تهران رسیدیم.

 برای دسترسی به محل پارک ماشین‌ها از طریق اتوبان بابایی – غرب، وارد جاده تلو – جنوب شده و پس از عبور از چند خیابان و کوچه درنهایت به بلوار لاله و جلوی مسجد صاحب‌الزمان رسیدیم. (رجوع به نقشه)

 منابع آب در مسیر:

  •  چشمه‌های بالای دشت آزو (به فاصله حدود نیم ساعت)

نکته: با توجه به اینکه آب جاری در کنار کلبه کمی بالاتر به سرچشمه متصل است، در صورت جوشاندن و یا اطمینان از عدم وجود موارد آلوده کننده (حضور دام و یا انسان در بالادست) می توانید از آن نیز استفاده نمایید.

 مکان‌های مناسب کمپینگ و شبمانی:

 1-       کنار رودخانه، پشت آب‌معدنی نوا

 2-       دشت آزو

 قبل و بعد از دشت نیز مکان‌هایی برای اتراق و برپایی چادر وجود دارد.

  نکات برنامه و توصیه‌ها:

 1-       فایل جی‌پی‌اس مسیر در وبلاگ “کوهنوردی… نشاط زندگی”: http://koohestan-n.persianblog.ir/post/204/

 2-       جنب آب‌معدنی، بخش‌هایی از مسیر در محدوده گردنه عبرت و روی قله آنتن موبایل کم‌وبیش برقرار است.

 3-       در صورت نیاز به سرویس بهداشتی، در مسیر برگشت حدود 10 کیلومتر بعد از آب اسک در سمت راست جاده نمازخانه و سرویس بهداشتی وجود دارد.

 4-       در یکی از گزارش‌ها خواندم که مسجد روستا باز بوده و اعضای گروه شب را در مسجد به صبح رساندند.

 
منابع مورد استفاده:
http://7tara.com/
http://www.bazarkhabar.ir/
http://www.beytoote.com/

 پاورقی:

 1)      برگرفته از کتاب: کوه گشت و لذت / صادق سرابی

 2)      شعر از ملک‌الشعرا بهار

 

نیما اسماعیلی

 95.03.31

—————————————————————

 (تصاویر بیشتر در ادامه مطلب)

ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در گزارش های من در مجله جهانگردان, مسیرهای گردشگری و کوهنوردی مازندران | برچسب‌شده , , , , , , , , , | دیدگاه‌تان را بنویسید:

کلاردشت به چالوس – جنگل نوردی

گزارش جنگل نوردی، کلاردشت به چالوس

تاریخ اجرای برنامه: پنجشنبه و جمعه 6و7 خرداد 95 (1.5 روزه)

موقعیت جغرافیایی: استان مازندران، شهرستان کلاردشت
ارتفاع مبدأ حرکت: 1150 متر (کُردیچال)
ارتفاع مقصد: 225 متر (طلاجو)
مسافت طی شده تا مقصد: 27.5 کیلومتر
مدت زمان برنامه: 13.5 ساعت
توقف‌ها: 2 ساعت (صبحانه و ناهار)
گام گروه: متوسط رو به کند
سطح برنامه: جنگل نوردی نیمه سنگین
———————
نفرات شرکت‌کننده: 9 نفر
نیما اسماعیلی (سرپرست)، رضا نورکامی (راهنما)، رضا حبیبی، محسن کرمی و حسین نوشین (راهنما، از کوهنوردان چالوس)
خانم‌ها: عاطفه نورکامی، شادی جوانمردی، نسترن سعادتی و محبوبه افشار

کلاردشت به چالوس - گروه نشاط زندگی

کلاردشت به چالوس – گروه نشاط زندگی

 

مسیر پیموده شده همراه با گراف آن در سایت wikiloc:

(جهت مشاهده تصویر در سایز واقعی، بر روی آن کلیک نمایید)

کلاردشت به چالوس - گروه نشاط زندگی

کلاردشت به چالوس

 

گزارش برنامه:

به نام خالق زیبایی ها

روز اول:

طبق قرار قبلی، ساعت 2 عصر پنجشنبه با دو خودروی شخصی خودمان، از تهران به راه افتادیم و پس از سوار کردن آقا و خانم نورکامی در کرج، مسیر جاده چالوس را در پیش گرفتیم. توقف کوتاهی در سد کرج داشتیم و ساعت 3.45 مجددا به راه افتادیم. ساعت 6.30  و پس از طی حدود 200 کیلومتر از تهران، به کلاردشت رسیدیم. برای شب مانی در قرارگاه کوهنوردی رودبارک، آقا رضا از قبل تلفنی هماهنگی لازم را به عمل آورده بودند اما به جهت محکم کاری، اول به قرارگاه رفته و جایمان را اوکی کردیم. دو اتاق دربست گرفتیم، هر اتاق 55 هزار تومان. قرارگاه در محله رودبارک کلاردشت واقع بوده و فاصله آن از میدان کلاردشت، 7 کیلومتر است. امکانات رفاهی، فضای سبز، زیبایی و تمیزی قرارگاه رودبارک در خور توجه و قابل تحسین است. پس از استقرار در قرارگاه، مجددا به کلاردشت برگشته، ضمن گشت و گذار در شهر، جهت شام و برنامه فردا خریدهای لازم را انجام دادیم و به قرارگاه برگشتیم. شام را در اشپزخانه بزرگ و مجهز قرارگاه درست کرده و در رستوران قرارگاه صرف کردیم. ساعت حدود ساعت 1 بامداد دوست داشتیم که بخوابیم. خانمها ظاهرا در اتاقشان خواب راحتی داشتند اما ما اینور در اتاق مردان، به لطف سمفونی بتهون آقای کرمی عزیز تا خود صبح، به جان خودم اگر تا صبح نیم ساعت خوابیده باشیم! گریه

روز دوم:

 1-       ساعت 5.30 صبح جمعه بیدارباش بود. پس از جمع کردن تمام وسایل، ساعت 6.15 به سمت کلاردشت و کردیچال به راه افتادیم. محله کردیچال در مسیر مرزن آباد به کلاردشت و به فاصله 9 کیلومتری کلاردشت قرار دارد. با دیدن تابلو کردیچال در کنار جاده وارد فرعی شده و پس از طی حدود یک کیلومتر جاده آسفالت به داخل محله کردیچال رسیده و جنب مسجد جامع ماشین ها را پارک کردیم. ساعت 6.40 پیاده روی خود را از جلوی مسجد به سمت شمال شروع کردیم.

2-       حدود 500 متر بعد از مسجد، به چپ پیچیده و از خیابان شهید “مصطفی انگورج تقوی” و سپس خیابان “چناتر” عبور کردیم و در انتهای خیابان چناتر با گردش به راست وارد مسیر جاده خاکی شدیم.

3-       حدود 15 دقیقه از پس شروع حرکت تقریبا به انتهای جاده خاکی رسیدیم. سمت چپمان دره و رودخانه و معدن (کارگاه شن و ماسه) دیده می شد. در اینجا به سمت دره ارتفاع کم کردیم و حدود 50 متر پایین تر به یک جاده رسیدیم. جاده را حدود 200 متر به سمت راست ادامه دادیم و در انتهای جاده به چپ پیچیده و وارد پاکوب جنگل شدیم در حالی که از کف دره و رودخانه حدود 50 یا 100 متر بالاتر بودیم. این رودخانه از کلاردشت به سمت چالوس جریان دارد.

4-       حدود 1 ساعت در پاکوب جنگل حرکت کردیم تا ساعت 8.30 به دشت کوچکی رسیدیم. برای صرف صبحانه حدود نیم ساعت داخل دشت توقف کردیم.

5-       پاکوب را از داخل دشت به سمت شمال ادامه دادیم که در طول مسیر بعضا از داخل تونل های تاریک پوشیده از درخت عبور می کردیم. پس از حدود 1 ساعت بعد از دشت، به پل چوبی رسیدیم که از روی پل به آنسوی رودخانه رفتیم. مسیر را از سمت چپ رودخانه ادامه دادیم تا حدود نیم ساعت بعد به پل چوبی دیگری رسیدیم که در واقع دوراهی نمک آبرود – چالوس بود. راه مستقیم به سمت تله کابین نمک آبرود و سمت راست با عبور از روی پل به سمت چالوس و روستاهای چالنی، زوات، طلاجو، سینوا و … می رفت. ما مسیر چالوس را در پیش گرفتیم.

6-       پاکوب را از کنار رودخانه و سمت راست آن ادامه دادیم تا حدود یک ساعت دیگر به اولین سره ((Sereh (کلبه و گاوسرا) در داخل جنگل رسیدیم. سره آقای “روانشاد فقیه عبدالهی”، که در اینجا مورد مهمان نوازی و پذیرایی سخاوتمندانه اقای فقیه قرار گرفتیم: دوغ، ماست، پنیر، نان محلی و چای آتشی از الطاف آقای فقیه بود که این پذیرایی خوشمزه در واقع جای ناهارمان را گرفت. حدود یک ساعت در اینجا توقف داشتیم.

7-       راه پاکوب را از جلوی سره و به سمت شمال ادامه دادیم که بلافاصله به سمت پایین سرازیر شدیم و مجددا ارتفاع گرفتیم تا حدود 15 دقیقه بعد به سره بعدی رسیدیم. (سره اقای ؟ فقیه عبدالهی، که فامیل آقای روانشاد بودند). از جلوی سره وارد مسیر جاده شدیم و در ادامه حدود نیسم ساعت بعد تا به یک سه راهی رسیدیم. سه راهی را به سمت چپ و پایین رفتیم تا به سره سوم رسیدیم. سره اقای محسن فقیه عبدالهی (پسر عموی آقای روانشاد). در اینجا آقا محسن به ما ملحق شده و حدود یک ساعت راهنمای ما در مسیر بود، که اگر نبودند قطعا در پیدا کردن مسیر به مشکل برمی خوردیم. در کل فاصله سره اول تا سره سوم (یعنی آخرین سره ای که در مسیر به آن برخوردیم) بیش از یک ساعت بود.

8-       با همراهی و راهنمایی اقا محسن، مسیر جاده را حدود 20 دقیقه به سمت پایین ادامه دادیم تا جایی که جاده تمام شد. از سمت چپ وارد پاکوبی شدیم که بلافاصله دوراهی شد. از پاکوب سمت راستی کمی به سمت بالا ارتفاع گرفتیم و دقایقی بعد به اولین مرداب رسیدیم و حدود 10 دقیقه بعد به مرداب بعدی که کمی بزرگتر از مرداب اول بود و جنب آن یک گودال سنگ چین جهت درست کردن زغال وجود داشت. بعد از گودال از سمت راست ارتفاع گرفتیم که ظاهرا پاکوب چندان واضحی هم نداشت تا چند دقیقه بعد به جاده رسیدیم. در اینجا ارتفاعات مقابل دید داشت و آقا محسن مسیر حرکت را به سمت “زوات” برای ما توضیح داده و با ما خداحافظی کردند.

9-       جاده را به سمت چپ و پایین ادامه دادیم تا چند دقیقه بعد به جایی رسیدیم که در سمت چپ جاده، زمین مرطوب بوده و ظاهرا مردابی بوده که تازه آب آن نشست کرده بود. دقیقا بعد از مرداب از یال سمت راست -که آثار کمی از پاکوب داشت- به سمت بالای یال ارتفاع گرفتیم و بالای یال به چپ پیچیده و وارد مسیر پاکوب شدیم و ارتفاع کم کردیم.

10-   در اینجا ما از مسیر پیش رو اطلاعات خوبی در دست نداشتیم و مطمئن نبودیم پاکوبی که در آن قرار داریم آیا به درستی ما را به زوات رهنمون می سازد یا خیر. حدود 10-15 دقیقه بعد با شنیدن سر و صدا، از پاکوب جدا شده و از سمت راست به سمت صدا رفتیم. چند جوان بودند که  آشنایی دوری با حسین آقا داشتند. از چشمه آبی که نزدیکشان بود آب برداشته و از آنها آدرس مسیر را گرفته و از مسیر پاکوب کنار چشمه به سمت بالا و چپ ادامه مسیر دادیم. خیلی زود به دوراهی رسیدیم که طبق راهنمایی آن دوستان از پاکوب پایین راه را ادامه دادیم اما دقایقی بعد پاکوب به یک سره مخروبه ختم شده و تمام شد! به امید یافتن پاکوب جدید از سمت راست ارتفاع کم کرده ولی چیزی نیافتیم در نتیجه به چپ پیچیده و مجدد ارتفاع گرفته و بالای یال وارد پاکوبی شدیم که می توانست ادامه پاکوب های قبلی باشد. به دنبال نمایی از محیط پیرامون بودیم که در اینجا نیز همانند بیشتر مسیری که طی کرده بودیم، بواسطه انبوه درختان، هیچ دیدی وجود نداشت. آقا رضا و حسین آقا پس از جمع بندی اطلاعات از موقعیت روستاهای منطقه که در ذهن داشتند و همچنین اطلاعات جی پی اس من که موقعیت مکانی چالوس و روستای زوات را نشان می داد، تصمیم گرفتیم که مسیر پاکوبی را که در آن قرار داریم ادامه دهیم چرا که راستای حرکت به سمت چالوس و زوات بود.

11-   با ادامه پاکوب و کم کردن ارتفاع در نهایت باز هم به یک جاده رسیدیم که در اینجا سه راه پیش رو داشتیم:

الف) مسیر جاده از سمت راست (که ظاهرا به سمت جاده چالوس می رفت) ب) مسیر جاده از سمت چپ (که نمی دانستیم به کجا می رود و بعدا فهیمدیم که به سمت زوات می رود) ج) ادامه مسیر پاکوب که جاده را قطع کرده و از روی یال به سمت شمال امتداد می یافت.

با توجه به نزدیکی تا تاریک شدن هوا، تصمیم برای نتخاب مسیر درست و کم ریسک کمی سخت بود و جالب اینکه ما حتی چند دقیقه در مسیر جاده به سمت راست که احتمال می دادیم به جاده چالوس می رسد حرکت کردیم اما در نهایت نظرمان عوض شده و به عقب برگشتیم. پس از بررسی، تماس تلفنی آقا رضا با دوستشان در روستای سینوا، و بررسی موقعیت روستاهای سینوا و طلاجو در جی پی اس به این نتیجه رسیدیم که بهتر است مسیر سوم یعنی مسیر پاکوب را از روی یال ادامه دهیم که ظاهرا به طلاجو یا سینوا منتهی می شود و به راه افتادیم. در طول مسیر لوله آبی همراهمان بود که این لوله آب از همین مسیر پاکوب ادامه مسیر می داد و این یعنی نوید اینکه حتما در انتهای این لوله آب یک آبادی باید وجود داشته باشد.

12-   مسیر پاکوب را در پیش گرفتیم در حالی که ساعت حدود 7 شب بود و حدود 1 یا نهایتا 1.5 ساعت بیشتر تا تاریکی هوا وقت نداشتیم. اعضای گروه (خصوصا خانمها) نیز خسته شده و حرکت به کندی صورت می گرفت و این بر نگرانی ما می افزود که آیا در زمان باقی مانده می توانیم راه خود را به درستی یافته و از جنگل خارج شویم یا خیر!؟ جالب اینکه در محدوده جاده و سه راهی، آنتن مویایل و حتی اینترنت همراه اول برقرار بوده و ما پس از دقایقی تواستیم با برنامه گوگل مپ روی گوشی نقشه منطقه را باز کرده و موقعیت خود و روستاهای طلاجو و سینوا را تشخیص دهیم و این بر اطمینان ما در درستی مسیر پیش رو افزود.

13-   مسیر را ادامه دادیم و ارتفاع کم کردیم تا در نهایت به یک دوراهی رسیدیم که ما به پیشنهاد حسین اقا مسیر سمت راستی را به سمت بالا رفتیم که احتمالا دید بهتری نسبت به منطقه خواهد داشت. دقایقی بعد، از جنگل خارج شده و به روی تپه ای قرار گرفتیم که به یک باره نمای زیبایی از طلاجو و سینوا پیش چشممان ظاهرا شد در حالی که واپسین دقایق روز را سپری می کردیم و ساعت 20.15 را نشان می داد. این منظره زیبا و حس خوب ِ رسیدن به مقصد، چنان ما را به وجد آورد که انگار به یک باره تمام خستگی راه را از یاد بردیم …

پس از استراحت 20 دقیقه ای روی تپه و تماشای مناظر زیبای پیرامون، 10 دقیقه بعد خود را به طلاجو رساندیم (ساعت حدود 8.45).

14-   با هماهنگی تلفنی که اقا رضا با دوستشان در روستای طلاجو داشتند، با دو ماشین سواری دربست خود را به جاده چالوس رسانده و پس از یک توقف حدود 2 ساعته در جاده چالوس و صرف چای و شام در یک کافه، با همان دو ماشین خود را به کلاردشت و محل پارک خودروهایمان در کردیچال رساندیم. (کرایه هر ماشین از طلاجو تا کردیچال: 50 هزار تومان). ساعت حدود 12 نیمه شب از کردیچال به سمت تهران به راه افتادیم. ساعت حدود 3.5 بامداد کرج بودیم و ساعت 4 صبح به تهران رسیدیم.

————————————

نکات برنامه:

1- بدون راهنما به هیچ وجه این برنامه را اجرا نکنید که گم شدن تان در جنگل حتمی‌ است.

2- هزینه برنامه برای هر نفر: 74 هزار تومان

3- هزینه اجاره اتاق و شب مانی در قرارگاه رودبارک برای هر اتاق 55 هزار تومان است. اتاق ها دو تخته بوده و هر اتاق به 6 نفر داده می شود. ما دو اتاق دربست گرفته و در نتیجه، دیگر نفری به اتاق های ما اضافه نشد.

4- فاصله کلاردشت از تهران حدود 200 کیلومتر است که بدون ترافیک حدود 3.5 ساعت زمان می برد.

5- تلفن قرارگاه رودبارک جهت هماهنگی و رزرو اتاق: 01152642626

6- تلفن راهنمای منطقه علم کوه و مسیرهای کوهنوردی و جنگلی منطقه چالوس:

09125493479 – آقای رضا نورکامی

————————————————-

+ دانلود فایل جی پی اس مسیر (آپلود شده در سایت wikiloc)

 ————————————————–

(بقیه در ادامه مطلب)

ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در مسیرهای گردشگری و کوهنوردی مازندران | برچسب‌شده , , , , , | دیدگاه‌تان را بنویسید:

قله خشچال

گزارش صعود به قله خشچال از روستای وربن الموت

تاریخ اجرای برنامه: دو روزه، پنجشنبه و جمعه 30و31 اردیبهشت 1395

موقعیت جغرافیایی: استان قزوین، الموت، روستای وربُن (دریاچه اوان)
ارتفاع قله خشچال: 3930 متر*
ارتفاع مبدأ صعود: 1840 متر (روستای وربن)
مسافت و اختلاف ارتفاع تا قله: 11 کیلومتر / 2090 متر
کل مسافت طی شده (رفت و برگشت): 21.7 کیلومتر
مدت زمان صعود: 9.5 ساعت (2.5 ساعت توقف صبحانه و ناهار)
کل زمان برنامه: 14.5 ساعت (06:15 تا 21:00)
گام گروه: متوسط
سطح برنامه: نیمه سنگین
نفرات شرکت‌کننده: 7 نفر (تیم قله: 5 نفر)
آقایان: سعید نیری (سرپرست)، علی محمد مهدیون، هادی جلالی، ایمان حسینی، جواد جوکار ، حسن همت، نیما اسماعیلی
——————————–
مسافت از وربن تا پناهگاه: 8.6 کیلومتر (زمان متوسط صعود  4.5 ساعت)
مسافت از پناهگاه تا قله: 2.1 کیلومتر، (زمان متوسط صعود 2.5 ساعت)
——————————–

قله خشچال:

قله خشچال

قله خشچال – گروه نشاط زندگی + گروه آریامهر

 

مسیر پیموده شده در گوگل ارث:

مسیر قله خشچال

مسیر قله خشچال

+ دانلود جی پی اس قله خشچال GPS

—————————————

نقشه توپوگرافی منطقه الموت و ارتفاع قله های خشچال و سیالان:

قله خشچال

نقشه توپوگرافی قله خشچال

 

* نکته مهم: ارتفاع قله خشچال را برخی از سایت‌ها و منابع 4180 متر ذکر کرده اند که اشتباه است و این اشتباه مربوط می شود به نقشه های قدیمی. متاسفانه روی پناهگاه خشچال هم ارتفاع قله 4180 متر نوشته شده است که بنده این موضوع را با جناب دکتر نکونام (ریاست محترم هیات کوهنوردی استان قزوین) تلفنی در میان گذاشته و ایشان ضمن پذیرش و تایید این ایراد، قول تعویض سنگ نوشته روی پناهگاه را در آینده دادند.

البته هدف بنده از پیگیری این موضوع فقط بحث عدد و رقم نیست. همین اشتباه در ظاهر بی اهمیت باعث سردرگمی و تردید ما در این برنامه شد. بدین صورت که ما وقتی به قله رسیدیم تمام منطقه زیر پوشش شدید مه بود و نمی دیدیم که آیا قله دیگری در ادامه مسیر هست یا خیر. جی پی اس ارتفاع 3930 متر را نشان می داد بنابراین ما در این شک و تردید بودیم که آیا این قله همان قله خشچال هست یا یک قله فرعی قبل از قله اصلی!؟ و البته بیشتر احتمال می دادیم که قله اصلی را صعود نکرده باشیم. تا زمانی که برگشتیم تهران و فایل جی پی اس را در گوگل ارث بررسی کردم.

در هر حال ارتفاع درج شده روی پناهگاه برای قله خشچال اشتباه است و همین عدد اشتباه ملاک ذهنیت و گزارش بسیاری از سایت‌ها و کوهنوردان نیز شده است!؟

در اینجا لازم می دانم که ضمن تشکر از جناب دکتر نکونام در درک این مساله، انتقادی نیز از آقای نوروزی (مدیر محترم سایت گروه کوهنوردی کاسپین قزوین) نمایم که وقتی با ایشان برای دریافت شماره تماس هیات کوهنوردی قزوین تماس گرفته و مشکل را در میان گذاشتم، پاسخشان این بود که: “مهم صعود به قله هست و عدد و رقم چه اهمیتی دارد! قله نانگاپاربات که نیست! مگر اینکه آدم دنبال شو و نمایش باشد!” بله جناب نوروزی حتما حق با شماست. 250 متر اشتباه در ثبت ارتفاع قله و سردرگرمی دهها و صدها کوهنورد که برای صعود به این قله می روند چه اهمیتی دارد!؟ در هر حال آقای نوروزی، از شما بابت ارائه شماره تماس ممنونم.

—————————————————–

(گزارش ارسالی برای مجله جهانگردان، شماره 72، تیرماه 95)

(استفاده از مطلب فقط با ذکر منبع بلامانع است)

بقیه در ادامه مطلب

ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در مسیرهای گردشگری و کوهنوردی استان قزوین | برچسب‌شده , , , , , , , , | ۳ دیدگاه

قله اشگدر – قله ورکش

گزارش صعود به قله اشگدر – قله ورکش (فراخ نو) از روستای سنج

تاریخ اجرای برنامه: جمعه 95.02.25

ارتفاع قله اشگدر جنوبی: 3235 متر

ارتفاع قله اشگدر شمالی: 3365 متر

ارتفاع قله ورکش (فراخ نو): 3750 متر

موقعیت جغرافیایی: استان البرز، کردان-برغان، روستای سنج

ارتفاع مبدأ صعود: 2200 متر (روستای سنج)
مسافت طی شده تا قله: 11.3 کیلومتر
کل مسافت طی شده: 21.6 کیلومتر
مدت زمان صعود: 8 ساعت
کل زمان برنامه: 13 ساعت (از 07:30 تا 20:305)
توقف‌ها: نیم ساعت صبحانه، نیم ساعت ناهار و 45 دقیقه روی دو قله
گام گروه: متوسط
سطح برنامه: متوسط – نیمه سنگین

———————————–

ارتفاع آبشار اول (آبشار سنج): 2370 متر (حدود 1 ساعت پیاده روی پیوسته)
ارتفاع دشت توکین (توو کوه): 2600 متر (حدود 1.5 ساعت پیاده روی پیوسته)
—————————————————

نفرات شرکت‌کننده: 9 نفر
گروه نشاط زندگی (4 نفر): نیما اسماعیلی، رضا حبیبی، مسعود کریمخانی، و خانم نسترن سعادتی
گروه آریا مهر (5 نفر): سعید نیری، علی محمد مهدیون، هادی جلالیان، یداله طهوری و ایمان حسینی

قله ورکش:

قله ورکش - گروه نشاط زندگی

قله ورکش – گروه نشاط زندگی

 

موقعیت قله های اشگدر شمالی، ورکش، میشینه نو و ناز از روی قله اشگدر جنوبی:

قله ورکش - گروه نشاط زندگی

قله اشگدر – قله ورکش

 

موقعیت قله های اشگدر، ورکش و ناز در گوگل ارث:

(برای مشاهده تصویر در سایز واقعی، بر روی آن کلیک نمایید)

قله اشگدر - قله ورکش

قله اشگدر – قله ورکش

 

+ دانلود فایل جی پی اس قله اشگدر – ورکش (فراخ نو) (آپلود شده در wikiloc)

—————————————————-

(متن کامل گزارش در ادامه مطلب)

ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در مسیرهای گردشگری و کوهنوردی استان البرز | برچسب‌شده , , , , , , , | ۳ دیدگاه

شهر زیرزمینی نوش آباد کاشان

گزارش بازدید از شهر زیرزمینی نوش آباد کاشان

تاریخ بازدید: جمعه 17 اردیبهشت 1395 (خانوادگی)

شهر زیرزمینی نوش آباد کاشان

شهر زیرزمینی نوش آباد کاشان

شهر زیرزمینی نوش آباد کاشان

شهر زیرزمینی نوش آباد کاشان

———————————————————————-

گزارش ارسالی برای ماهنامه پیام بهمن – شماره 144 / تیرماه 95:

جاذبه‌های گردشگری استان اصفهان

سفر به شهر زیرزمینی

در شهر تاریخی نوش آباد از توابع شهرستان آران و بیدگل، شهری در زیرزمین به نام “اویی” وجود دارد که برای همه بازدیدکنندگان شگفت‌انگیز است. شهر زیرزمینی نوش آباد، با معماری دست‌کند، یکی از آثار منحصر‌به‌فرد ایران و جهان است که زندگی در زیر نور چراغ‌های پیه‌سوز داخل آن، به‌مثابه زندگی در شهر سایه‌هاست...

بقیه در ادامه مطلب

ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در گزارش های من در ماهنامه پیام بهمن, مسیرهای گردشگری و کوهنوردی سایر استانها | برچسب‌شده , , , , , , , , , , , | دیدگاه‌تان را بنویسید: